smash it

پیشنهاد کاربران

اصطلاح ترکوندن
You smashed it
### 🔸 معادل فارسی:
ترکوندن / عالی انجام دادن / داغون کردن ( به معنای مثبت )
در زبان محاوره ای:
زد ترکوند، عالی زد، صحنه رو گرفت، همه رو میخکوب کرد
- - -
### 🔸 تعریف ها:

...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( عامیانه – موفقیت چشمگیر ) :**
انجام دادن کاری به طرز فوق العاده، فراتر از انتظار
> *She smashed it in the interview. *
> مصاحبه رو ترکوند.
2. ** ( هنری – اجرای عالی ) :**
وقتی کسی روی صحنه یا در هنر، اجرا یا عملکردی بی نقص و تأثیرگذار داره
> *He smashed it with that guitar solo. *
> با اون سولو گیتار ترکوند.
3. ** ( ورزشی – عملکرد قوی ) :**
در ورزش، وقتی کسی رکوردی رو می شکنه یا بازی فوق العاده ای ارائه می ده
> *They smashed it in the finals. *
> تو فینال ترکوندن.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
**nail it – kill it – crush it – blow it away – own it**