smallish

/ˈsmɒlɪʃ//ˈsmɔːlɪʃ/

نسبتا کوچک یا کم

جمله های نمونه

1. He was a smallish, greying man, with a wrinkly face.
[ترجمه گوگل]او مردی کوچک و خاکستری با صورت چروکیده بود
[ترجمه ترگمان]مرد ریز اندامی بود که به رنگ خاکستری درآمده بود و صورتش چین و چروک افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some smallish firms may close.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت های کوچک ممکن است تعطیل شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت های کوچک ممکن است نزدیک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Black and white below, pigeon-size, smallish head, dark beady eyes, long wings tucked to sides.
[ترجمه گوگل]سیاه و سفید در زیر، به اندازه کبوتر، سر کوچک، چشمان مهره ای تیره، بال های بلند به پهلو
[ترجمه ترگمان]سیاه و سفید در پایین، اندازه کبوتر، چشم های ریز و ریز و باله ای دراز که به دو طرف کشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She draped herself in casual layers, a smallish woman half buried in pastels.
[ترجمه گوگل]او خودش را در لایه‌های معمولی پوشانده بود، زنی کوچک که نیمه‌اش در پاستیل مدفون شده بود
[ترجمه ترگمان]او خود را روی لایه های معمولی انداخت، یک زن ریز نقش نسبتا کوچکی در گچ به خاک سپرده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was looking for smallish, easy to dispose of assets, stuff to chip away at.
[ترجمه گوگل]او به دنبال دارایی‌های کوچک و آسان برای دور انداختن بود، چیزهایی که بتوان آنها را از بین برد
[ترجمه ترگمان]او به دنبال نسبتا دور تا کوچکی به نظر می رسید، به راحتی می توانست دارایی هاش را از بین ببرد، چیزهایی که از آن استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I played with men named George Craig, a smallish, balding retired Edinburgh gardener with powerful arms and a flat stomach.
[ترجمه گوگل]من با مردانی به نام جورج کریگ، باغبان بازنشسته ادینبورگی کوچک و طاس با بازوهای قدرتمند و شکمی صاف بازی کردم
[ترجمه ترگمان]من با مردان به نام جورج کریگ، یک باغبان کوچک، کچل، کچل، با بازوان قوی و شکم پهن بازی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Smallish venue by the canal with a range of nights, although the emphasis is on uplifting house through to salsa.
[ترجمه گوگل]مکان کوچکی در کنار کانال با شب‌های مختلف، اگرچه تاکید بر نشاط بخشیدن به خانه تا سالسا است
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری smallish توسط کانال با چند شب، هر چند که تاکید بر روی آوردن خانه روحیه دهنده از طریق سالسا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Theirs is, after all, a smallish society in international terms.
[ترجمه گوگل]به هر حال جامعه آنها از نظر بین المللی جامعه کوچکی است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، آن ها یک جامعه کوچک در شرایط بین المللی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The studio is a smallish house built between the First and Second Wars, I would guess, though maybe earlier.
[ترجمه گوگل]استودیو یک خانه کوچک است که بین جنگ های اول و دوم ساخته شده است، من حدس می زنم شاید زودتر
[ترجمه ترگمان]استودیو یک خانه نقلی است که بین جنگ های اول و دوم ساخته شده است، هر چند شاید زودتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is a smallish town, Mr Calder.
[ترجمه گوگل]این یک شهر کوچک است، آقای کالدر
[ترجمه ترگمان]این شهر کوچکی است، آقای کالدر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The M3 coupe is a smallish car that's comfortable enough for four people.
[ترجمه گوگل]M3 کوپه یک ماشین کوچک است که به اندازه کافی برای چهار نفر راحت است
[ترجمه ترگمان]این کوپه دارای یک اتومبیل نقلی است که به اندازه چهار نفر به اندازه کافی راحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are in a smallish courtyard with parking space for perhaps half a dozen cars.
[ترجمه گوگل]آنها در یک حیاط کوچک با جای پارک برای شاید نیم دوجین ماشین هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حیاط کوچکی با فضای پارکینگ و شاید نیم دوجین ماشین در محوطه پارک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But like so many of the smallish pieces commissioned today, this work doesn't take one on a journey.
[ترجمه گوگل]اما مانند بسیاری از قطعات کوچکی که امروزه سفارش داده شده اند، این کار هم آدم را به سفر نمی برد
[ترجمه ترگمان]اما مانند بسیاری از قطعات کوچکی که امروزه نصب شده اند، این کار در سفر یک سفر انجام نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This allows a smallish ferret to pass through the mesh.
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا یک فرت کوچک از مش عبور کند
[ترجمه ترگمان]این کار به یک راسوی smallish اجازه عبور از شبکه را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Smallish plover-like birds, with fairly long legs and pointed bills.
[ترجمه گوگل]پرندگان کوچک سهره مانند، با پاهای نسبتاً بلند و منقارهای نوک تیز
[ترجمه ترگمان]smallish plover - مانند پرندگان، با پاهای نسبتا بلند و نوک های تیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat small
smallish means fairly small.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : small / smallness
✅️ صفت ( adjective ) : small / smallish
✅️ قید ( adverb ) : small

بپرس