smallholder

/ˈsmɔːrlhoʊldər//ˈsmɔːlhəʊldə/

(کشاورزی) خرده مالک

جمله های نمونه

1. Much as you might like to, no smallholder can escape the clerical and book-keeping side of the business.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که ممکن است بخواهید، هیچ خرده مالکی نمی تواند از جنبه دفتری و دفترداری تجارت فرار کند
[ترجمه ترگمان]همانطور که ممکن است دوست داشته باشید، هیچ smallholder نمی تواند از مدیریت روحانی و دفتر کار خود فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the countryside of North Armagh the smallholder was dominant and most of the smallholders were handloom weavers.
[ترجمه گوگل]در روستاهای ارمغ شمالی خرده‌مالک غالب بود و بیشتر خرده‌مالداران بافنده دست‌باف بودند
[ترجمه ترگمان]در حومه of شمالی، smallholder غالب بود و بسیاری از زمین داران خرد handloom weavers بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a commercial smallholder you will relate all your enterprises to the market, which assumes a dominant influence over your choice.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک خرده مالک تجاری، همه شرکت های خود را به بازار مرتبط خواهید کرد، که تأثیر غالب بر انتخاب شما را بر عهده می گیرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک تاجر تجاری، شما همه شرکت های خود را به بازار مرتبط خواهید کرد، که بر انتخاب شما تاثیر غالب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Smallholder agriculture has led to the concentration of people being three times that that would support shifting cultivation in some areas.
[ترجمه گوگل]کشاورزی کوچک منجر به تمرکز جمعیت سه برابر بیشتر شده است که از تغییر کشت در برخی مناطق حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]کشاورزی Smallholder منجر به تمرکز مردم در سه بار شده است که از کاشت کاشت در برخی مناطق حمایت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For the smallholder kale is a rather laborious crop to feed.
[ترجمه گوگل]برای خرده پا، کلم پیچ یک محصول نسبتاً پر زحمت برای تغذیه است
[ترجمه ترگمان]برای کلم smallholder یک محصول نسبتا پر زحمت برای تغذیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Possibly the most variable factor is you, the smallholder.
[ترجمه گوگل]احتمالاً متغیرترین عامل شما هستید، مالک خرد
[ترجمه ترگمان]شاید the عامل شما باشد، smallholder
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An unskilled smallholder is likely to lurch from crisis to crisis.
[ترجمه گوگل]یک خرده مالک غیر ماهر به احتمال زیاد از بحرانی به بحران دیگر می رود
[ترجمه ترگمان]یک smallholder غیر ماهر به احتمال زیاد دچار بحران به بحران می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This could be a godsend to the smallholder, especially on poor, cold land.
[ترجمه گوگل]این می تواند یک موهبت الهی برای خرده مالکان باشد، به خصوص در زمین های فقیر و سرد
[ترجمه ترگمان]این می توانست a برای the، به خصوص روی زمین سرد و سرد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Once, he will to the smallholder of nancy abandon, see she smokes desperately with self - restrained pipe.
[ترجمه گوگل]یک بار، او به صاحب خرده نانسی رها می کند، ببیند که او ناامیدانه با پیپ خوددار سیگار می کشد
[ترجمه ترگمان]یک بار به کناره smallholder of خواهد رفت، می بینید که او نا امیدانه با لوله خود مهار سیگار می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This network is applying participatory approaches to improve smallholder crop-livestock systems for poor farmers in the Sichuan and Yunnan Provinces, among others.
[ترجمه گوگل]این شبکه در حال استفاده از رویکردهای مشارکتی برای بهبود سیستم‌های تولید دام خرده‌مالک برای کشاورزان فقیر در استان‌های سیچوان و یوننان است
[ترجمه ترگمان]این شبکه در حال استفاده از رویکردهای مشارکتی برای بهبود سیستم های smallholder - دامی برای کشاورزان فقیر در استان سیچوان چین و Yunnan در میان دیگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Smallholder farmers, for example, also use the cut stems of poplar for cultivating mushrooms in their greenhouses.
[ترجمه گوگل]برای مثال کشاورزان خرده پا از ساقه های بریده صنوبر برای پرورش قارچ در گلخانه های خود استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، Smallholder کشاورز از ساقه های بریده شده of برای کاشت قارچ در گلخانه ها استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mixed farming is the main system for smallholder farmers in many developing countries.
[ترجمه گوگل]کشاورزی مختلط سیستم اصلی برای کشاورزان خرده مالک در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی سیستم اصلی کشاورزان خرده پا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hooligan rascal consciousness, has centuries-old sparkplug generational feudal smallholder economic base, has vasty colony base and long thought base, and that reflect auctorial intention.
[ترجمه گوگل]شعور هوليگان هوليگان داراي پايگاه اقتصادي خرده مالکان فئودال نسلي جرقه زني چند صد ساله است، داراي پايگاه مستعمره گسترده و پايگاه فكري طولاني است، و اين انعكاس نيت اكتوري است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر به عنوان یک بنیاد اقتصادی smallholder نسل قدیم sparkplug، پایه کلنی vasty و base تفکر طولانی دارد و این تفکر منعکس کننده قصد auctorial است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We must work with smallholder farmers to create an ecological approach to boosting production and conserving resources.
[ترجمه گوگل]ما باید با کشاورزان خرده پا کار کنیم تا رویکردی زیست محیطی برای تقویت تولید و حفظ منابع ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید با کشاورزان خرده پا کار کنیم تا یک روش اکولوژیکی برای افزایش تولید و حفظ منابع ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. However, smallholder and its economy and consciousness are a fetters and handcuffs to current society modernization.
[ترجمه گوگل]با این حال، خرده مالکی و اقتصاد و آگاهی آن، بند و دست بند مدرنیزاسیون جامعه کنونی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، smallholder و اقتصاد و آگاهی آن، زنجیره ای و دست بند به مدرن سازی جامعه کنونی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who owns or rents a smallholding (british)
a smallholder is someone who has a smallholding.

پیشنهاد کاربران

خرده فروش
independent smallholders
خرده مالکان مستقل
خرده پا
خرده مالک

بپرس