small fry

/ˈsmɒlˈfraɪ//smɔːlfraɪ/

1- بچه (بچه ها) 2- چیز کم اهمیت، ناچیز، 1- بچه ماهی ها، ماهی های کوچک 2- (مجازی) اشخاص کم اهمیت، هیچ کاره(ها)، کوچک، بچگانه

جمله های نمونه

1. What they owe to the Inland Revenue is small fry compared to the overall £ 2 million debt.
[ترجمه گوگل]آنچه آنها به درآمد داخلی بدهکار هستند در مقایسه با بدهی کلی 2 میلیون پوندی است
[ترجمه ترگمان]آنچه که آن ها به درآمد داخلی بدهکار هستند، در مقایسه با بدهی کلی ۲ میلیون دلاری، کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These local companies are only small fry compared with the huge multinationals.
[ترجمه گوگل]این شرکت‌های محلی در مقایسه با شرکت‌های چندملیتی بزرگ، فقط بچه‌های کوچک هستند
[ترجمه ترگمان]این شرکت های محلی در مقایسه با شرکت های بزرگ چندملیتی بسیار کوچک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There's no point in arresting the small fry.
[ترجمه گوگل]دستگیری بچه ماهی ها فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای نداره که اون کباب کوچولو رو دستگیر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These little local firms are mere small fry compared with huge international companies.
[ترجمه گوگل]این شرکت‌های کوچک محلی در مقایسه با شرکت‌های بزرگ بین‌المللی، بچه‌های کوچکی هستند
[ترجمه ترگمان]این شرکت های کوچک محلی در مقایسه با شرکت های بزرگ بین المللی بسیار کوچک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. People like us are small fry to such a large business.
[ترجمه گوگل]امثال ما بچه های کوچکی برای چنین تجارت بزرگی هستند
[ترجمه ترگمان]آدم هایی مثل ما، در این کار بزرگ، در حال سرخ کردن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That's small fry to her.
[ترجمه گوگل]این برای او بچه کوچکی است
[ترجمه ترگمان]این برای او خیلی کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But in reality it is small fry.
[ترجمه گوگل]اما در حقیقت سرخ شده کوچک است
[ترجمه ترگمان]اما در واقع، این موضوع بسیار کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Feeders are small fry, though they're well paid if the ransom's high.
[ترجمه گوگل]فیدرها بچه ماهی های کوچکی هستند، اگرچه اگر باج زیاد باشد، به خوبی پرداخت می شوند
[ترجمه ترگمان]feeders کمی سرخ هستند، هر چند که اگر باج بالا باشد، به خوبی به آن ها پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were small fry compared with them.
[ترجمه گوگل]ما در مقایسه با آنها بچه سرخ شده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما در مقایسه با آن ها بسیار کوچک بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Very small fry may suffer so it best to time your breeding efforts to avoid the holiday period.
[ترجمه گوگل]بچه های خیلی کوچک ممکن است آسیب ببینند، بنابراین بهتر است تلاش های خود را برای پرورش زمان بندی کنید تا از دوره تعطیلات اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]Very بسیار کوچک ممکن است رنج ببرد تا تلاش های breeding شما برای جلوگیری از دوره تعطیلات به بهترین نحو ممکن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These frontline soldiers are cheap, disposable small fry attached to writing pads, booklets, and smart Post-it notes.
[ترجمه گوگل]این سربازان خط مقدم، ماهی های کوچک یکبار مصرف ارزان قیمت هستند که به پدهای نوشتن، کتابچه ها و یادداشت های هوشمند Post-it متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]این سربازان خط مقدم ارزان و disposable کوچکی هستند که به نوشتن پدهای نوشتاری، کتابچه های پستی و پست الکترونیکی وصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Army seemed very small fry in comparison.
[ترجمه گوگل]ارتش در مقایسه با آن بسیار کوچک به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]ارتش در مقایسه با آن ها بسیار کوچک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Well, the reader may say, he's small fry, an easy target.
[ترجمه گوگل]خوب، خواننده ممکن است بگوید، او یک بچه کوچک است، یک هدف آسان
[ترجمه ترگمان]خوب، خواننده می تواند بگوید که او آتشی کوچک است، یک هدف آسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Incapable government, big official, Bragging, small fry, Say the some a words.
[ترجمه گوگل]دولت ناتوان، مقام بزرگ، لاف زن، بچه کوچک، چند کلمه بگو
[ترجمه ترگمان]دولت Incapable، یک مقام بزرگ، bragging، fry، چند کلمه بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The small fry have to wait patiently.
[ترجمه گوگل]بچه ماهی های کوچک باید صبورانه منتظر بمانند
[ترجمه ترگمان]The باید صبورانه منتظر بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tiny, disadvantageous person
small fry is used to refer to people who are considered unimportant.

پیشنهاد کاربران

بی اهمیت
معمولی
کم اهمیت
خرد و ناچیز
دانه ریز درمقابل دانه درشت

بپرس