1. She had about £2 in small change.
 [ترجمه گوگل]او حدود 2 پوند پول خرد داشت 
[ترجمه ترگمان]او در حدود ۲ پوند در تغییرات کوچک داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. The program costs $20 million a year, small change by Washington standards.
 [ترجمه گوگل]هزینه این برنامه 20 میلیون دلار در سال است که تغییر کوچکی بر اساس استانداردهای واشنگتن است 
[ترجمه ترگمان]این برنامه ۲۰ میلیون دلار در سال هزینه دارد، تغییرات کوچک توسط استانداردهای واشنگتن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Have you got any small change for the phone?
 [ترجمه گوگل]آیا تغییر کوچکی برای گوشی دارید؟ 
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییر کوچیکی برای تلفن نداری؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. I didn't have any small change for the parking meter.
 [ترجمه گوگل]برای پارکومتر هیچ تغییر کوچکی نداشتم 
[ترجمه ترگمان]من تغییر کوچکی برای پارکینگ نداشتم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. She was counting out 30p, mostly in small change, into my hand.
 [ترجمه گوگل]او داشت 30p می شمرد، اکثراً با پول کوچک، در دست من 
[ترجمه ترگمان]او در حال شمردن ۳۰ p بود، که بیشتر در تغییر کوچک بود، به دست من 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. I only had about a pound in small change.
 [ترجمه گوگل]من فقط یک پوند پول خرد داشتم 
[ترجمه ترگمان]من فقط یک پوند در تغییر کوچک داشتم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. I didn't have any small change to leave as a tip.
 [ترجمه گوگل]هیچ تغییر کوچکی نداشتم که به عنوان انعام بگذارم 
[ترجمه ترگمان]من تغییر کوچکی برای رفتن به عنوان انعام نداشتم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. I dropped some small change into the collecting tin.
 [ترجمه گوگل]مقداری پول خرد را داخل قلع جمع آوری ریختم 
[ترجمه ترگمان]مقدار کمی از تغییرات را در قوطی جمع کردم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Kids on the streets rolled drunks for small change.
 [ترجمه گوگل]بچهها در خیابانها برای پول خرد، مست میغلتیدند 
[ترجمه ترگمان]بچه ها تو خیابون مست کرده بودن برای تنوع کوچیک 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The program costs $20 million a year, small change in Washington.
 [ترجمه گوگل]هزینه این برنامه 20 میلیون دلار در سال است که تغییر کوچکی در واشنگتن است 
[ترجمه ترگمان]این برنامه ۲۰ میلیون دلار در سال هزینه دارد، تغییرات کوچک در واشنگتن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. For each member of the group, a small change of habit was the first step to an identity of its own.
 [ترجمه گوگل]برای هر یک از اعضای گروه، یک تغییر کوچک در عادت اولین قدم برای هویت خود بود 
[ترجمه ترگمان]برای هر عضو گروه، تغییر کوچکی از عادت، اولین قدم به سوی هویت خود بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Thus only a relatively small change in interest rates is necessary to cause a relatively large capital flow.
 [ترجمه گوگل]بنابراین تنها یک تغییر نسبتاً کوچک در نرخ بهره برای ایجاد یک جریان سرمایه نسبتاً بزرگ ضروری است 
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تنها یک تغییر نسبتا کوچک در نرخ های بهره برای ایجاد یک جریان سرمایه نسبتا بزرگ ضروری است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Even back then forty-five cents was small change.
 [ترجمه گوگل]حتی در آن زمان چهل و پنج سنت پول کمی بود 
[ترجمه ترگمان]حتی پس از آن هم چهل و پنج سنت، تغییر کوچکی بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The children also collected small change from their piggy banks which they laid out on the school hall floor.
 [ترجمه گوگل]بچهها همچنین از قلکهای خود پول خرد جمعآوری کردند که در کف سالن مدرسه گذاشتند 
[ترجمه ترگمان]بچه ها همچنین تغییرات کوچکی را از قلک خود جمع آوری کرده بودند که روی زمین مدرسه گذاشته بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. I've no small change.