slush

/sˈləʃ//slʌʃ/

معنی: دوغاب، لجن، گل وشل، گل نرم، برفاب، برف ابکی، با دوغاب پر کردن، با چلپ و چلوپ شستن
معانی دیگر: (برف یا یخ) نیمه مذاب، یخاب، از میان گل ولای یا برفاب راه رفتن یا رد شدن، گلاب، گل آبکی، لای، (به ویژه در کشتی) مواد زاید آشپزخانه (به ویژه روغن یا دنبه ی سوخته)، (مکانیک) روغن ضد زنگ، روغن روکش، روغن غلیظ، گریس، (سخن یا نگارش) به طور غلو آمیز احساساتی، سوهش نمایانه، فالوده (دارای یخ خرد کرده و شیره و آب میوه)، روغن مالی کردن، گریس مالی کردن، (بنایی) دوغاب، ملاط، با ملاط پوشاندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: snow that is partly melted.

(2) تعریف: thin, watery mud.

(3) تعریف: excessively emotional speech or writing; drivel.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: slushes, slushing, slushed
• : تعریف: to cover or splash with slush.

جمله های نمونه

1. the sun turned the snow into slush
خورشید برف ها را آبکی کرد.

2. There was dirty brown slush all over the roads and pavements.
[ترجمه گوگل]در سراسر جاده ها و پیاده روها لجن قهوه ای کثیف وجود داشت
[ترجمه ترگمان]کف خیابان ها و پیاده روها پر از گل و لای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A pair of wide tracks led through the slush and mud.
[ترجمه گوگل]یک جفت مسیر عریض از میان لجن و گل عبور می کرد
[ترجمه ترگمان]یک جفت ریل عریض باعث گل و لای و گل و لای می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her novels are full of sentimental slush.
[ترجمه گوگل]رمان های او پر از لجن های احساسی است
[ترجمه ترگمان]رمان های او پر از گل و لای احساساتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The snow had turned to slush.
[ترجمه گوگل]برف تبدیل به گل و لای شده بود
[ترجمه ترگمان]برف به گل و لای رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He used his party's slush fund to buy votes in the election.
[ترجمه گوگل]او برای خرید آرا در انتخابات از صندوق هولناک حزبش استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از صندوق بین المللی حزب خود برای خرید آرا در این انتخابات استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A legless beggar pulled himself along through the slush on wooden slats.
[ترجمه گوگل]گدای بی پا خود را از لابه لای لجن زارهای چوبی کشید
[ترجمه ترگمان]گدای سفیدپوست، خود را از میان گل و لای و لای و لای و لای slats چوبی بیرون می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two unsightly slush machines mar the ambience, and tacky little bowls of pretzels are strewn throughout.
[ترجمه گوگل]دو دستگاه لجن نامناسب محیط را مخدوش می کنند و کاسه های کوچک چوب شور در سراسر آن پخش شده اند
[ترجمه ترگمان]دو دستگاه پرس و جو ناخوشایند محیط را از بین می برند، و کاسه کوچکی از چوب شور روی هم ریخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everything had melted into brown slush within a few hours.
[ترجمه گوگل]در عرض چند ساعت همه چیز به صورت لجن قهوه ای ذوب شده بود
[ترجمه ترگمان]در عرض چند ساعت همه چیز به رنگ قهوه ای تیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Outside there was snow and slush along the streets and sidewalks.
[ترجمه گوگل]بیرون در کنار خیابان ها و پیاده روها برف و گل و لای بود
[ترجمه ترگمان]در بیرون برف و slush در خیابان و پیاده رو دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's accused of misusing $1 5 million from a secret government slush fund.
[ترجمه گوگل]او متهم به سوء استفاده از 15 میلیون دلار از یک صندوق مخفی دولتی است
[ترجمه ترگمان]او متهم به سو استفاده از یک میلیون دلار از یک صندوق مخفی از سوی دولت مخفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Becker's eyes were as cold and grey as the slush on the pavements outside.
[ترجمه گوگل]چشمان بکر مانند گل و لای سنگفرش های بیرونی سرد و خاکستری بود
[ترجمه ترگمان]چشمان بکر به سردی و خاکستری روی سنگفرش ها بیرون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the city the clean white snow had turned to grey slush.
[ترجمه گوگل]در شهر برف سفید و تمیز به لجن خاکستری تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]در شهر برف سفید برف به میان گل و لای پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This impressed me, for there is nothing more penetrating than snow and slush.
[ترجمه گوگل]این من را تحت تأثیر قرار داد، زیرا هیچ چیز نافذتر از برف و لجن نیست
[ترجمه ترگمان]این موضوع مرا تحت تاثیر قرار داد، چون چیزی بیش از برف و لای و لای در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوغاب (اسم)
whitewash, grout, slush

لجن (اسم)
ooze, mud, slub, silt, slob, mire, slough, slobber, slush, slosh, sludge, slop

گل وشل (اسم)
mire, slush

گل نرم (اسم)
slush

برفاب (اسم)
slush

برف ابکی (اسم)
slush

با دوغاب پر کردن (فعل)
slush

با چلپ و چلوپ شستن (فعل)
slush

تخصصی

[عمران و معماری] برفاب
[زمین شناسی] لجن، گل و شل، گل نرم، دوغاب سیمان
[] 1ـ برفاب 2ـ شُلاب
[آب و خاک] برفاب

انگلیسی به انگلیسی

• watery mud; partially melted snow; overly sentimental speech or writing, drivel
splash with partially melted snow or mud; walk through slush; make wet splashing sounds; fill with mortar
slush is snow which has begun to melt.

پیشنهاد کاربران

برفابه ( برف گلی )
یخ در بهشت. نوعی نوشیدنی یخی طعم دار است، که از مخلوط کردن آب میوه منجمد، شکر و آب به دست می آید. در ایالات متحده آمریکا از یخ دربهشت با واژه اسلاش ( به انگلیسی: Slush ) یاد می شود
slush
گویش بومی ایرانی : شِلاپ ، شِلاب ( آبِ شُل ، آب شِل )
این کلمه کاملا ایرانی است که انگلیسی ها کمی ان را تغییر داده اند این کلمه ریشه در لهجه ی قاینی دارد که یکی از شهر های استان خراسان جنوبی است و در این شهر به معنی لجن های کف جوی اب است
چرندیات، دری وری، یاوه ها، خزعبلات
Very soft ice mixed with water
slush ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: برفابه
تعریف: یخ یا برف بر روی زمین که براثر باران یا هوای گرم یا به روش های شیمیایی به آمیزه ای آبکی تبدیل شده باشد
برای فیلم و سریالی که خیلی بی محتوا و عاشقانه است هم استفاده میشه یا به اصطلاح خودمون آبکی
slushy romantic fiction
برف و آب
گل و آب
یخ در بهشت
slush fund: پول ریخت و پاش، بودجه ی کارچاق کنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس