slurry

/sˈlɜːri//ˈslʌri/

معنی: ماده ابکی
معانی دیگر: (بنایی) دوغاب، ماده ابکی مثل اب اهک، تبدیل به محلول ابکی کردن، ابکی، لکه دار کردن، مبهم

جمله های نمونه

1. Slurry stored for any length of time undergoes anaerobic fermentation - and becomes very unpleasant when disturbed.
[ترجمه گوگل]دوغاب ذخیره شده برای هر مدت زمان تحت تخمیر بی هوازی قرار می گیرد - و هنگامی که مختل می شود بسیار ناخوشایند می شود
[ترجمه ترگمان]Slurry برای هر مدت زمانی تحت فشار غیر هوازی ذخیره می شوند - و هنگامی که مزاحم می شوند، بسیار ناخوشایند می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Another is to transport coal slurry by pipeline from mines to power stations situated in areas of high electricity demand.
[ترجمه گوگل]مورد دیگر انتقال دوغاب زغال سنگ با خط لوله از معادن به نیروگاه های واقع در مناطق با تقاضای برق بالا است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از مردم این است که جریان اسلاری زغال سنگ را از طریق خط لوله از معادن به ایستگاه های برق واقع در مناطق تقاضای برق بالا انتقال دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The basic approach is to apply a slurry of fine alumina powder to a model of the tooth stub.
[ترجمه گوگل]رویکرد اصلی این است که دوغابی از پودر آلومینا ریز را به مدلی از خرد دندان بمالید
[ترجمه ترگمان]رویکرد اصلی این است که یک ماده شوینده از پودر آلومینا را به یک مدل از خرد دندان اعمال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mix forms a slurry which is rolled out and heated to remove water, then thickened into a solid strip.
[ترجمه گوگل]این مخلوط دوغابی را تشکیل می‌دهد که برای خارج کردن آب گرم می‌شود و سپس به صورت یک نوار جامد غلیظ می‌شود
[ترجمه ترگمان]این مخلوط یک سیلی را تشکیل می دهد که برای حذف آب حرارت داده می شود و سپس به یک نوار جامد تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Biofuels include crops and trees, sewage and animal slurry, and industrial and domestic wastes.
[ترجمه گوگل]سوخت های زیستی شامل محصولات زراعی و درختان، فاضلاب و دوغاب حیوانی و زباله های صنعتی و خانگی است
[ترجمه ترگمان]سوخت های زیستی شامل محصولات و درختان، فاضلاب و ضایعات حیوانی و زباله های صنعتی و خانگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So the slurry goes into large storage tanks or lagoons.
[ترجمه گوگل]بنابراین دوغاب به مخازن یا تالاب های بزرگ ذخیره می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین دوغاب به مخازن ذخیره سازی بزرگ یا تالاب ها می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the farm, slurry from solid and urine residues is digested by anaerobic bacteria in closed chambers.
[ترجمه گوگل]در مزرعه، دوغاب حاصل از بقایای جامد و ادرار توسط باکتری های بی هوازی در محفظه های بسته هضم می شود
[ترجمه ترگمان]در مزرعه، اسلاری از باقی مانده های جامد و ادرار توسط باکتری های بی هوازی در حفره های بسته هضم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The middle aged man was pulled from the slurry tank by firemen.
[ترجمه گوگل]مرد میانسال توسط آتش نشانان از مخزن دوغاب بیرون کشیده شد
[ترجمه ترگمان]مرد میان سال توسط ماموران آتش نشانی از مخزن فاضلاب بیرون کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Far from being a resource, most farmers see slurry as just another form of industrial waste.
[ترجمه گوگل]بیشتر کشاورزان دوغاب را تنها شکل دیگری از ضایعات صنعتی می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشاورزان به این دلیل که به عنوان یک منبع مورد استفاده قرار می گیرند به شکل دیگری از زباله صنعتی می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An ion exchange process creates an aqueous slurry of platelets of molecular dimensions.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند تبادل یونی دوغاب آبی از پلاکت‌هایی با ابعاد مولکولی ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند تبادل یونی یک جریان آبی از پلاکت ها را در ابعاد مولکولی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As they ran over the pulleys, a slurry of sand or tungsten carbide was poured on the wire.
[ترجمه گوگل]همانطور که روی قرقره ها می دویدند، دوغابی از ماسه یا کاربید تنگستن روی سیم ریخته می شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها از روی قرقره ها شروع به دویدن کردند، توده ای از ماسه یا تنگستن بر روی سیم ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The wet slurry was then dug out and taken in barrows to be spread over drying ovens.
[ترجمه گوگل]سپس دوغاب مرطوب کنده شد و در باروها قرار گرفت تا روی کوره های خشک کن پخش شود
[ترجمه ترگمان]بعد از آن دوغاب تر را کندند و به barrows بردند تا روی کوره خشک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Three slurry blasting agents were tested employing various cellular particles.
[ترجمه گوگل]سه عامل انفجار دوغاب با استفاده از ذرات سلولی مختلف مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]سه عامل آبی با به کارگیری ذرات سلولی مختلف مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thus, chemical gas foamed cement slurry system.
[ترجمه گوگل]بنابراین، سیستم دوغاب سیمان فوم شده با گاز شیمیایی
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، گاز شیمیایی، سیستم فشرده سازی سیمان را تشدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده ابکی (اسم)
slurry

تخصصی

[شیمی] دوغاب، شلاب
[عمران و معماری] دوغاب سیمان - گلاب - گل حفاری - گل روان
[زمین شناسی] گل روان، دوغاب
[پلیمر] دوغاب
[آب و خاک] گل روان

انگلیسی به انگلیسی

• thin liquid mixture, insoluble particles combined with a liquid
slurry is a watery mixture of something such as mud, cement, or manure.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The construction workers poured the concrete slurry into the mold.
A person might say, “The slurry of chemicals created a hazardous environment. ”
In a discussion about industrial processes, someone might mention, “The slurry is then filtered to separate the solid particles from the liquid. ”
...
[مشاهده متن کامل]

( مهندسی نفت )
slurry:دوغاب سیمان
( a mixture of a liquid and solids )
🗣️[سْ "لا"ریٖ] 🇬🇧
🗣️[سْ "لِ"ریٖ] 🇺🇸
دوغاب
محلول مانند
سوسپانس مانند
مخلوطی از مایع و جامدات ریز نامحلول
Meaning:
- thin liquid mixture, insoluble particles combined with a liquid
...
[مشاهده متن کامل]

- slurry is a watery mixture of something such as mud, cement, or manure.
💠 Slurry pumps = پمپ های دوغابی
پمپ دوغابی، مواد دوغابی و خورنده، شن، مواد زائد شیمیایی، آشغالهای دستگاه و غیره را پمپاژ میکند. این پمپ ها معمولاً مواد جامد را که بین ۸ تا ۴۰۰ شبکه ( Mesh ) دارند منتقل می کنند ولی پمپ مخصوص شن ( Sand pump ) جامدات را نیز منتقل می کند. بسیاری از پمپ های دوغابی و شنی با پوشش لاستیکی ساخته می شوند.

slurry ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: دوغاب 1
تعریف: مخلوطی از مایع و جامدات ریز نامحلول
محلول مانند
سوسپانس مانند
دوغاب

بپرس