فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )حالات: slurps, slurping, slurped
• : تعریف: to make loud noises with the mouth while eating or drinking.
اسم ( noun )
• : تعریف: a noisy sucking of food or drink.
جمله های نمونه
1. She took a slurp from her mug.
[ترجمه bahare] او از لیوانش یک جرعه نوشید ( هرت کشید )
|
[ترجمه گوگل]از لیوانش لقمه ای برداشت [ترجمه ترگمان] اون از لیوانش فوت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She paused to take a slurp of tea.
[ترجمه فرانک] مکث کرد تا جرعه ای چای بنوشد
|
[ترجمه گوگل]مکث کرد تا یک لقمه چای بخورد [ترجمه ترگمان]مکث کرد تا یک جرعه چای نوشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Do try not to slurp.
[ترجمه bahare] سعی کن هرت نکشی
|
[ترجمه گوگل]سعی کنید غر نزنید [ترجمه ترگمان]سعی نکن از خودت دفاع کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He takes a slurp from a cup of black coffee.
[ترجمه گوگل]او از یک فنجان قهوه سیاه لقمه می گیرد [ترجمه ترگمان]او یک لیوان قهوه سیاه از یک فنجان قهوه سیاه بر می دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I wish you wouldn't slurp your soup like that.
[ترجمه گوگل]کاش اینطوری سوپت رو ول نمیکردی [ترجمه ترگمان]ای کاش you را slurp [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The old man started to slurp his beer.
[ترجمه گوگل]پیرمرد شروع کرد به آبجو زدن [ترجمه ترگمان]پیرمرد شروع به slurp آبجو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Don't slurp your soup!
[ترجمه علی یارمحمدی] موقع خوردن سوپ، هورت نکشید.
|
[ترجمه گوگل]سوپ خود را نخورید! [ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Diners share long benches and slurp huge bowls of noodle soup or stir-fried plates.
[ترجمه گوگل]ناهارخوریها نیمکتهای بلندی را به اشتراک میگذارند و کاسههای بزرگ سوپ رشته یا بشقابهای سرخشده را مینوشند [ترجمه ترگمان]diners از روی نیمکت های بلند و کاسه های عظیم سوپ ماکارونی یا بشقاب نان برشته استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You may not slurp your soup.
[ترجمه گوگل]شما ممکن است سوپ خود را نپاشید [ترجمه ترگمان]ممکنه your رو پاره نکنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Never sip or slurp your tea or soup loudly. Take small, quiet little mouthfuls.
[ترجمه گوگل]هرگز چای یا سوپ خود را با صدای بلند ننوشید یا ننوشید لقمه های کوچک و آرام مصرف کنید [ترجمه ترگمان]هیچ وقت چای یا soup رو با صدای بلند هورت نکش small کوچک و کوچک را بردار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If you do not slurp, then your host will think that you do not like your food and will take offense.
[ترجمه گوگل]اگر غرغر نکنید، میزبان شما فکر می کند که غذای خود را دوست ندارید و آزرده خاطر می شود [ترجمه ترگمان]اگر این کار را انجام ندهید، میزبان شما فکر خواهد کرد که شما غذای خود را دوست ندارید و به آن توهین خواهید کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Do you always slurp when a milkshake?
[ترجمه گوگل]آیا همیشه هنگام میلک شیک چرت می زنید؟ [ترجمه ترگمان]تو همیشه یه میلک شیک می خوری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Slurp 15 milliliters (about atablespoon) of vinegar daily, perhaps diluting it with milk or soda to make itless acidic and more palatable.
[ترجمه گوگل]روزانه 15 میلی لیتر (تقریبا یک قاشق غذاخوری) سرکه بریزید، شاید آن را با شیر یا نوشابه رقیق کنید تا اسیدی و خوش طعم تر شود [ترجمه ترگمان]Slurp ۱۵ milliliters (در حدود atablespoon)سرکه روزانه، شاید آن را با شیر یا سودا بی اثر کند تا itless اسیدی و نرم تر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Where to get it :We like to slurp at the open-air stall on the corner of Xikang Lu and Xinfeng Lu.
[ترجمه گوگل]از کجا تهیه کنیم: ما دوست داریم در غرفه روباز در گوشه Xikang Lu و Xinfeng Lu غر بزنیم [ترجمه ترگمان]در کجا باید این کار را انجام دهیم: ما دوست داریم در یک غرفه در هوای آزاد در گوشه of لو و لو لو رو ببینیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Don't eat noisily or slurp while drinking. If these habits prove difficult to change, be open and honest about it.
[ترجمه گوگل]هنگام نوشیدن با سروصدا غذا نخورید و غرغر نکنید اگر تغییر این عادات دشوار است، در مورد آن صادق باشید [ترجمه ترگمان]در هنگام نوشیدن با سر و صدای زیاد غذا نخورید اگر این عادت ها به سختی تغییر می کنند، باز و صادقانه در مورد آن صادق باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
صدای مکیدن دراوردن (فعل)
slurp
با صدا خوردن یا اشامیدن (فعل)
slurp
انگلیسی به انگلیسی
• noisy sip, loud sucking noise (made especially while eating or drinking) make slurping sounds, take noisy sips, eat or drink with loud sucking sounds if you slurp a liquid, you drink it noisily.
پیشنهاد کاربران
پاسخ به Mahiii Aardvark slurps up termites using its sticky tongue.
Slurpبرای غذا بکار نمیره. . . من فقط واسه نوشیدنی شنیدم و به معنی هورت کشیدنه
verb [ obj] informal : to eat or drink ( something ) noisily or with a sucking sound He always slurps his soup/tea. دوستمون درست گفته. خوردن با ملچ ملوچ یا هورت کشیدن Then its time to get on my knees and start licking and slurping the ice cream You depraved khhh