1. he slung his jacket over his shoulder
کتش را روی شانه اش انداخت.
2. the stairway being too narrow they slung the piano up with ropes
چون پلکان باریک بود پیانو را با طناب بالا کشیدند.
3. I couldn't help but notice the pointed remarks slung in my direction.
[ترجمه گوگل]نمیتوانستم خودداری کنم اما متوجه سخنان اشارهای که به سمتم میآمدند، نشدم
[ترجمه ترگمان]نتوانستم جلو خودم را بگیرم، اما متوجه اشارات خاصی که به سمت من آویخته شده بود شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He slung the bag over his shoulder.
5. She slung her coat angrily into the car.
[ترجمه گوگل]کتش را با عصبانیت به داخل ماشین آویزان کرد
[ترجمه ترگمان]کتش را با عصبانیت به ماشین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Tod shook his head angrily and slung the coil of rope over his shoulder.
[ترجمه گوگل]تاد با عصبانیت سرش را تکان داد و سیم پیچ طناب را روی شانه اش انداخت
[ترجمه ترگمان]Tod با عصبانیت سرش را تکان داد و طناب را روی شانه او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Lou slung his suitcase onto the bed.
8. He slung his coat over his shoulder.
9. He stood up and slung his gun over his shoulder.
[ترجمه گوگل]بلند شد و اسلحه اش را روی شانه اش انداخت
[ترجمه ترگمان]برخاست و تفنگش را روی شانه اش آویزان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He had a small green rucksack slung over one shoulder.
[ترجمه گوگل]او یک کوله پشتی کوچک سبز رنگ روی یک شانه آویخته بود
[ترجمه ترگمان]یک کوله پشتی کوچک سبزی روی یک شانه آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sam was slung into jail for punching a cop.
[ترجمه گوگل]سام را به خاطر مشت زدن به یک پلیس به زندان انداختند
[ترجمه ترگمان]سام به خاطر مشت زدن به پلیس به زندان افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She slung her coat over her desk chair.
13. He was slung out of the house.
14. They were slung out of the club for fighting.
[ترجمه گوگل]آنها را به خاطر دعوا از باشگاه بیرون انداختند
[ترجمه ترگمان]آن ها را از باشگاه بیرون انداخته بودند که دعوا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید