sluice

/sˈluːs//sluːs/

معنی: انبار، سد، ابگیر، دریچه تخلیه، بند سیل گیر، بند گذاشتن، سنگ شویی کردن، از بند یا دریچه جاریشدن
معانی دیگر: (با آب فشار دار) شستن، مخرج سد، جوی دریچه دار، آباره، آبگیره، (آسیاب) ناودان، راه آب، آبرو، آب پشت سد، آب درون جوی دریچه دار، دریچه ی سد، آبدر (floodgate و sluice gate هم می گویند)، هرز آبراه، گندابراه، زهابراه، (معدن طلا) تغارشن شویی، تشت سنگ شویی، (حمل الوار جنگلی ) سرسره ی الوار، (با کانال دریچه دار از انبار یا سد و غیره) آب کشیدن، آب گرفتن، خیس کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a man-made channel, fitted with a control gate, through which water flows.

(2) تعریف: the water controlled by such a channel and gate.

(3) تعریف: a man-made inclined water channel for transporting objects such as logs.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sluices, sluicing, sluiced
(1) تعریف: to fill with or drain of water using a sluice.

(2) تعریف: to wash or rinse with a large quantity of water.

(3) تعریف: to transport using a sluice.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to pour or flow from, or as if from, a sluice.

جمله های نمونه

1. We opened the sluice and the water poured in.
[ترجمه گوگل]دریچه را باز کردیم و آب داخل آن ریخت
[ترجمه ترگمان]We را باز کردیم و آب سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We opened the sluice and water poured in.
[ترجمه گوگل]دریچه را باز کردیم و آب داخل آن ریخت
[ترجمه ترگمان]We را باز کردیم و آب سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We had to sluice out the garage to get rid of the smell of petrol.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم گاراژ را بیرون بیاوریم تا بوی بنزین از بین برود
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم گاراژ را تخلیه کنیم تا از شر بوی نفت خلاص شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They sluice the streets down every morning.
[ترجمه گوگل]آنها هر روز صبح خیابان ها را زیر و رو می کنند
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح کوچه ها را مسدود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sluice gates holding back a bottomless reservoir of blood are creaking open, spattering the country with thick, viscous dollops.
[ترجمه گوگل]دروازه های دریچه ای که مخزن بی ته خون را نگه می دارند در حال باز شدن هستند و کشور را با عروسک های ضخیم و چسبناک پراکنده می کنند
[ترجمه ترگمان]دریچه ها که ذخایر بی انتهای خون را باز نگه داشته بودند با صدای کلفتی فریاد می زدند و دشت را پر از لکه های چسبناک و چسبناک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sluice gates are lifted by chains on old fashioned rollers.
[ترجمه گوگل]دروازه های دریچه با زنجیر روی غلتک های قدیمی بلند می شوند
[ترجمه ترگمان]این دروازه با زنجیره ای قدیمی به زنجیر کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. New sluice gates hold out the sea water at high tides.
[ترجمه گوگل]دروازه های جدید در هنگام جزر و مد آب دریا را نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]sluice جدید آب دریا را در جزر و مد بالا حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I follow her in, sluice around, dry up, come and fetch her.
[ترجمه گوگل]دنبالش می‌روم، می‌چرخم، خشک می‌کنم، می‌آیم او را بیاورم
[ترجمه ترگمان]او را دنبال می کنم، به اطراف نگاه می کنم، خشک می شوم، می آیم و او را می آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The defeat opened the sluice gates and venom flowed through in raging torrents.
[ترجمه گوگل]شکست دروازه ها را باز کرد و زهر در سیلاب های خروشان جاری شد
[ترجمه ترگمان]شکست در سد را باز کرد و زهر از میان سیل خروشان سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. City sweepers sluice down Telegraph Street every morning.
[ترجمه گوگل]رفتگران شهری هر روز صبح خیابان تلگراف را زیر و رو می کنند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران شهر تلگراف را هر روز صبح اداره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A filled-in marsh is a sluice for sediment.
[ترجمه گوگل]مرداب پر شده، دریچه ای برای رسوب است
[ترجمه ترگمان]یه مرداب پر از گل و sluice
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At last the sluice gates were lowered.
[ترجمه گوگل]در نهایت دروازه های دریچه پایین آمدند
[ترجمه ترگمان]سرانجام دروازه آهنی بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A major practice is to sluice through pipelines to settling pond.
[ترجمه گوگل]یک روش اصلی عبور از خطوط لوله به حوضچه ته نشینی است
[ترجمه ترگمان]یک تمرین بزرگ عبور از طریق خطوط لوله برای حل کردن استخر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sanitation worker has to sluice the steps down every day.
[ترجمه گوگل]کارگر سرویس بهداشتی باید هر روز پله ها را پایین بیاورد
[ترجمه ترگمان]کارگر فاضلاب باید هر روز از پله ها پایین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The sluice receives the product in a charged manner via the charging door and allows it to pass into the oven.
[ترجمه گوگل]دریچه، محصول را به صورت شارژ شده از طریق درب شارژ دریافت می کند و اجازه می دهد تا آن را به داخل فر منتقل کند
[ترجمه ترگمان]sluice کالا را به روش شارژ از طریق در شارژ دریافت می کند و به آن اجازه عبور به داخل کوره را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انبار (اسم)
lodge, store, agglomeration, tender, seraglio, cellar, storeroom, storehouse, repository, arsenal, garner, depot, sluice, repertory, clearing house, depository, thesaurus, entrepot, stockroom, godown

سد (اسم)
dyke, dike, dam, block, obstacle, barrier, wall, sluice, rampart, massif, stank, stoppage

ابگیر (اسم)
pool, basin, sluice, penstock, weathering

دریچه تخلیه (اسم)
sluice

بند سیل گیر (اسم)
sluice

بند گذاشتن (فعل)
sluice

سنگ شویی کردن (فعل)
sluice

از بند یا دریچه جاری شدن (فعل)
sluice

تخصصی

[عمران و معماری] تند آبراه - خاک برداشتن با آبفشانی
[زمین شناسی] تند آبراه- خاک برداشتن با آبفشانی، شن شویی، آبگیر، آبگیره، بند سیل گیر، سرریز - الف) مجرا یا گذری برای حمل آب مازاد به خارج، معمولاً با سرعت بالا. این آبگیر ممکن است به کفه یا دریچه ای برای متوقف ساختن یا تنظیم جریان مجهز شده باشد. - ب) دریچه ای مانند آب بند. - ج) توده آب که از درون آب بند جریان می یابد یا پشت آن نگهداری می شود. -
[آب و خاک] تند آبراه

انگلیسی به انگلیسی

• manmade water channel equipped with a valve or gate for regulating water flow; valve or gate used to regulate water flow; water flow controlled by a sluice; trough, water channel used to transport objects (i.e. logs)
open a sluice and and let out water; drain; release a flow of water, flood; wash in a sluice; send through a sluice; flow through, flow out
a sluice is a passage that carries a current of water. it has an opening called a sluice gate which can be opened and closed to control the flow of water.
if you sluice something or sluice out something, you wash it with a stream of water or some other liquid.

پیشنهاد کاربران

دریچه آب، آب بند، کانال
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A channel or passage for water flow 🌊
🔍 مترادف: Channel
✅ مثال: The sluice gate was opened to allow water to flow into the irrigation canals.

بپرس