sluggard

/ˈslʌɡəd//ˈslʌɡəd/

معنی: ادم تنبل، تنبل و کند
معانی دیگر: تنبل، کاهل، بی بخار، تن پرور، تن آسا، از قافله عقب، دیر حاضر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who is lazy.
متضاد: dynamo
مشابه: loafer, vagabond
صفت ( adjective )
مشتقات: sluggardly (adj.), sluggardliness (n.)
• : تعریف: lazy or inactive.
مشابه: slothful, sluggish, vagabond

جمله های نمونه

1. Seryozhka is a sluggard, a drunkard.
[ترجمه گوگل]سریوژکا یک تنبل، یک مست است
[ترجمه ترگمان]Seryozhka تنبل و a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I will not, like a sluggard, wear out my youth in idleness at home.
[ترجمه گوگل]من مانند یک تنبل، جوانی خود را در بیکاری در خانه فرسوده نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من هم مانند یک تنبل، جوانی را نخواهم داشت که جوانی خود را در بیکاری به سر می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sluggard craves and gets nothing, but the desires of the diligent are fully satisfied.
[ترجمه گوگل]تنبل هوس می کند و چیزی به دست نمی آورد، اما خواسته های کوشا کاملا برآورده می شود
[ترجمه ترگمان]The مشتاق است و هیچ چیزی دریافت نمی کند، اما خواسته های of کاملا ارضا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Go to the ant, you sluggard; watch its ways, and be wise.
[ترجمه گوگل]برو پیش مورچه ای تنبل مراقب راه های آن باش و عاقل باش
[ترجمه ترگمان]برو سراغ مورچه، تنبل، مواظب باش، و عاقل باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I will not, like sluggard, wear out my youth in idleness at home.
[ترجمه گوگل]من مانند تنبل، جوانی خود را در بطالت در خانه فرسوده نخواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من، مانند sluggard، جوانی را در تنبلی در خانه به سر نخواهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sluggard says, " There is a lion outside ; I will be killed in the streets! "
[ترجمه گوگل]تنبل می گوید: بیرون یک شیر است، من در خیابان کشته می شوم!
[ترجمه ترگمان]The می گوید: \"در بیرون یک شیر وجود دارد؛ من در خیابان ها کشته می شوم!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How long wilt you sleep, O sluggard ? when wilt you arise out of your sleep?
[ترجمه گوگل]ای تنبل تا کی می خوابی؟ کی از خواب بیدار میشی؟
[ترجمه ترگمان]ای تنبل، چند وقت می خوابی؟ چه وقت از خواب بیدار می شوی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Go to the ant, you sluggard ; consider her ways, and be wise.
[ترجمه گوگل]برو پیش مورچه ای تنبل راههای او را در نظر بگیرید و عاقل باشید
[ترجمه ترگمان]برو پیش مورچه، تنبل، به روش او فکر کن و عاقل باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. KJV How long wilt thou sleep, O sluggard? when wilt thou arise out of thy sleep?
[ترجمه گوگل]KJV تا کی میخواهی بخوابی ای تنبل؟ کی از خواب برمی خیزی؟
[ترجمه ترگمان]ای تنبل، چند وقت می خوابی؟ چه وقت از خواب بیدار می شوی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sluggard craves and gets nothing, but the unfaithful have a craving for violence.
[ترجمه گوگل]تنبل هوس می کند و چیزی به دست نمی آورد، اما بی وفا میل به خشونت دارد
[ترجمه ترگمان]The مشتاق است و هیچ چیزی را دریافت نمی کند، اما بی وفایی به شدت نیاز به خشونت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is a sluggard.
[ترجمه گوگل]او یک تنبل است
[ترجمه ترگمان]او تنبل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. NIV As a door turns on its hinges, so a sluggard turns on his bed.
[ترجمه گوگل]NIV همانطور که یک در بر روی لولاهای خود می چرخد، یک تنبل نیز روی تخت خود می چرخد
[ترجمه ترگمان]همان طور که دری روی پاشنه آن می چرخد، آن قدر تنبل که روی تختش می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As the door turns on its hinges, So does the sluggard on his bed.
[ترجمه گوگل]همانطور که در روی لولاهایش می چرخد، تنبل روی تختش نیز همینطور
[ترجمه ترگمان]همان طور که در روی پاشنه آن می چرخد، تنبل روی تختش کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As the door turns upon its hinges, So does the sluggard upon his bed.
[ترجمه گوگل]همان‌طور که در به لولاهایش می‌چرخد، تنبل هم روی تختش می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]همچنان که در روی پاشنه خود می چرخد، تنبل را روی تختش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم تنبل (اسم)
bum, idler, sluggard

تنبل و کند (اسم)
sluggard

انگلیسی به انگلیسی

• lazy person, idle person, one who tends to be inactive
lazy, idle, inactive, slothful

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A lazy person who avoids work or activity 🛋️
🔍 مترادف: Lazybones
✅ مثال: The sluggard spent the entire weekend on the couch, doing nothing productive.

بپرس