1. Edgar took a slug of his drink.
[ترجمه گوگل]ادگار یک حلزون از نوشیدنی اش برداشت
[ترجمه ترگمان]ادگار خود را در چنگال خود فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The poor guy wound up with a slug in his stomach.
[ترجمه گوگل]بیچاره با یک حلزون در شکمش زخمی شد
[ترجمه ترگمان]اون بیچاره با یه گلوله تو شکمش فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He took another slug of whisky.
[ترجمه گوگل]او یک لیوان دیگر ویسکی مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]یک گلوله دیگر از ویسکی برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Perez still has a slug lodged in his left shoulder.
[ترجمه گوگل]پرز هنوز یک حلزون در شانه چپ خود دارد
[ترجمه ترگمان]پرز هنوز یه گلوله تو شونه چپش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I had a slug of vodka to give me courage.
[ترجمه گوگل]من یک ودکا داشتم که به من جرات بدهد
[ترجمه ترگمان]من یک کرم ودکا داشتم که به من شجاعت بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He at least was ready to slug it out to the bitter end.
[ترجمه گوگل]او حداقل آماده بود تا آن را تا پایان تلخ از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]حداقل آماده بود که آن را به پایان تلخ slug
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A post-mortal blood clot lay like a burgundy slug in the left ventricle.
[ترجمه گوگل]یک لخته خون پس از مرگ مانند یک حلزون شرابی در بطن چپ قرار داشت
[ترجمه ترگمان]یه لخته خون سالم مثل یه گلوله قرمز توی بطن چپ خوابیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A form of colourful sea slug.
9. They decided to go outside and slug it out but Swanson stopped them, saying they would draw too much attention.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند به بیرون بروند و آن را بیرون بیاورند اما سوانسون آنها را متوقف کرد و گفت که توجه زیادی را به خود جلب خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]ان ها تصمیم گرفتند که بیرون بروند و به آن ها حمله کنند، اما به نظر می رسید که Swanson آن ها را متوقف می کند و می گوید که آن ها توجه زیادی به خود جلب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Is this a slug in my steak pie?
[ترجمه گوگل]آیا این یک حلزون در پای استیک من است؟
[ترجمه ترگمان]این یه حلزون تو گوشت استیک منه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They hardly looked ready to slug it out in a Test series, but at least they had a victory under their belts.
[ترجمه گوگل]آنها به سختی آماده به نظر می رسیدند که آن را در یک سری تست بیرون بیاورند، اما حداقل یک پیروزی زیر کمربند خود داشتند
[ترجمه ترگمان]ان ها به سختی به نظر می رسیدند که آن را در یک سری آزمایش از دست بدهند، اما حداقل آن ها یک پیروزی زیر کمربندش داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These two sides would slug it out, and a practical solution would emerge somewhere between the two positions.
[ترجمه گوگل]این دو طرف آن را کنار خواهند گذاشت و یک راه حل عملی در جایی بین این دو موضع پدیدار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این دو طرف it را از بین خواهند برد و یک راه حل عملی بین این دو موضع بوجود خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In taking a slug at Mayer, Gilbert had knocked the stuffing out of his own career and, ultimately, his life.
[ترجمه گوگل]گیلبرت با گرفتن مثل حلزون در مایر، کار خود و در نهایت زندگیاش را حذف کرده بود
[ترجمه ترگمان]گیلبرت با گرفتن یک گلوله به مایر، the را از حرفه خود در آورده و در نهایت، زندگیش را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I remember a sensation like a slug or a snake, something vile entering me, and I remember vomiting.
[ترجمه گوگل]به یاد می آورم که احساسی مانند یک حلزون یا مار، چیزی زشت وارد من شود، و به یاد می آورم که استفراغ کردم
[ترجمه ترگمان]احساس استفراغ کردن را به یاد می اورم، چیزی که درون من وارد شده، استفراغ کردن را به یاد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It poked out and wriggled like a slug.
[ترجمه گوگل]بیرون زد و مثل حلزون چرخید
[ترجمه ترگمان]به بیرون سرک کشید و مثل گلوله از خود بی خود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید