slouch potato

پیشنهاد کاربران

اسلاوچ پُتِیتو
- - -
🔸 معادل فارسی:
- آدم تنبل و بی حال
- کسی که بی هدف و شُل نشسته یا دراز کشیده
- در زبان محاوره ای: �شل و ول�، �تنبلِ بی حال�
- - -
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( محاوره ای – طنز ) :** فردی که وقتش را بی هدف در حالت شُل و بی حال می گذراند.
- مثال: *He’s such a slouch potato on weekends. *
او آخر هفته ها یک **تنبل شُل و ول** است.
2. ** ( فرهنگی – استعاری ) :** ترکیبی طنز از �slouch� ( شل نشستن ) و �couch potato� ( آدمی که مدام جلوی تلویزیون لم داده ) .
- مثال: *Don’t be a slouch potato; get up and do something. *
**تنبل شُل و ول نباش**؛ بلند شو و کاری بکن.
- - -
🔸 مترادف ها:
couch potato – lazybones – idler – loafer – slacker
- - -
🔸 مثال ها:
- *He turned into a slouch potato after losing his job. *
بعد از از دست دادن کارش، تبدیل به یک **تنبل شُل و ول** شد.
- *Stop being a slouch potato and help me clean. *
بس کن از **شل و ول بودن** و بیا کمک کن تمیز کنیم.
- *Teenagers sometimes act like slouch potatoes during holidays. *
نوجوان ها گاهی در تعطیلات مثل **تنبل های بی حال** رفتار می کنند.