slitting


می سازی، اهن بری

جمله های نمونه

1. the motor boat was slitting the calm waters of the lake and approaching us
قایق موتوری آبهای آرام دریاچه را می شکافت و به ما نزدیک می شد.

تخصصی

[نساجی] برش - برش لایه های جامد پلیمر به شکل نوارهای باریک و طولانی
[ریاضیات] شکافتن

پیشنهاد کاربران

بپرس