slitter


معنی: چاک دهنده
معانی دیگر: چاک دهنده

جمله های نمونه

1. We made two slits for the eyes and a perpendicular line for the nose.
[ترجمه گوگل]دو شکاف برای چشم و یک خط عمود برای بینی ایجاد کردیم
[ترجمه ترگمان]دو شکاف برای چشم ها و یک خط عمودی برای بینی درست کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He slit open the envelope with a knife.
[ترجمه گوگل]پاکت را با چاقو شکاف داد
[ترجمه ترگمان]با چاقو پاکت را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They say somebody slit her throat.
[ترجمه گوگل]می گویند یکی گلوی او را بریده است
[ترجمه ترگمان] میگن یه نفر گلوش رو پاره کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Make a slit in the stem about half an inch long.
[ترجمه گوگل]یک شکاف به طول حدود نیم اینچ در ساقه ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]شکافی در ساقه به طول نیم اینچ ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His eyes narrowed into slits.
[ترجمه گوگل]چشمانش به شکل شکافی باریک شد
[ترجمه ترگمان]چشمانش را تنگ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The skirt is slit to the hip on one side.
[ترجمه گوگل]دامن از یک طرف تا باسن شکاف دارد
[ترجمه ترگمان]دامنش در یک طرف شکاف دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He slit his eyes but said nothing.
[ترجمه گوگل]چشمانش را برید اما چیزی نگفت
[ترجمه ترگمان]چشمانش را باز کرد، اما چیزی نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was found the next day with his throat slit.
[ترجمه گوگل]روز بعد او را با گلوی بریده پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]روز بعد رو با بریدن گلوش پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The child's throat had been slit.
[ترجمه گوگل]گلوی کودک بریده شده بود
[ترجمه ترگمان]گلوی بچه پاره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He began to slit open each envelope.
[ترجمه گوگل]شروع کرد به شکاف دادن هر پاکت
[ترجمه ترگمان]شروع به باز کردن هر پاکت نامه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her skirt was slit at both sides .
[ترجمه گوگل]دامنش از دو طرف بریده بود
[ترجمه ترگمان]دامنش دو طرف باز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She reflected no longer than a second before she decisively slit the envelope.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه قاطعانه پاکت را برید، بیش از یک ثانیه فکر نکرد
[ترجمه ترگمان]او بیش از یک ثانیه قبل از آن که با قاطعیت پاکت را پاره کند، فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She watched them through a slit in the curtains.
[ترجمه گوگل]او از طریق شکافی در پرده آنها را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]او آن ها را از میان شکافی که در پرده بود تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Slit the roll with a sharp knife.
[ترجمه گوگل]رول را با یک چاقوی تیز برش دهید
[ترجمه ترگمان]با یه چاقو تیز رو زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She killed herself by slitting her wrists.
[ترجمه گوگل]او با بریدن مچ دست خود را کشت
[ترجمه ترگمان] با بریدن دستش خودکشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاک دهنده (اسم)
ripper, slitter

تخصصی

[ریاضیات] صفحه تراش، شیارساز، شکاف تراش

انگلیسی به انگلیسی

• mechanism for automatically cutting a sheet into two or more parts after it has been printed (printing press); person who or that which slits

پیشنهاد کاربران

بپرس