slither

/sˈlɪðər//ˈslɪðə/

معنی: سریدن، خزیدن، غلتیدن
معانی دیگر: (مانند مار) لول خوردن و جلو رفتن، لولیدن، مارپیچ حرکت کردن، (روی شیب ناصاف یا شنی و لغزان) سریدن، لغزیدن، لخشیدن، پاها را روی زمین کشیدن و راه رفتن، کشان کشان راه رفتن، سراندن، لخشاندن، لغزاندن، لغزش، غلت، اشغال، سنگریزه، تراشه، شکاف

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: slithers, slithering, slithered
(1) تعریف: to move by twisting and sliding along a surface.

- The snake slithered across the road.
[ترجمه گوگل] مار روی جاده سر خورد
[ترجمه ترگمان] مار روی جاده خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to move in a sliding, unsteady fashion.

- He slithered down the steep embankment.
[ترجمه گوگل] از خاکریز شیب دار به پایین سر خورد
[ترجمه ترگمان] از خاکریز بالا خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to cause to slide or slither.
اسم ( noun )
مشتقات: slithery (adj.)
• : تعریف: a sliding motion.

جمله های نمونه

1. She watched the snake slither away.
[ترجمه گوگل]او نگاه کرد که مار در حال دور شدن است
[ترجمه ترگمان]او به مار نگاه کرد که در حال غلت خوردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He let it slither down the roof to the building's guttering.
[ترجمه گوگل]او اجازه داد آن را از پشت بام به سمت ناودان ساختمان بریزد
[ترجمه ترگمان]او اجازه داد که آن را به آرامی از سقف پایین بیاورد و شروع به فرو رفتن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So do I. I slither down the muddy steps leading off the Mudchute embankment.
[ترجمه گوگل]من هم همینطور از پله های گل آلود منتهی به خاکریز Mudchute پایین می روم
[ترجمه ترگمان] منم همینطور از پله های گل آلود پایین رفتم و از خاکریز خط آهن عبور کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But they would slither out again, and they would probably do so quite quickly.
[ترجمه گوگل]اما آن‌ها دوباره بیرون می‌رفتند و احتمالاً خیلی سریع این کار را می‌کردند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها دوباره در حال پراکنده شدن بودند، و احتمالا خیلی زود این کار را می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For he was not a man who could slither into any shape required of him.
[ترجمه گوگل]زیرا او مردی نبود که بتواند به هر شکلی که از او خواسته می‌شد، لغزش کند
[ترجمه ترگمان]زیرا او مردی نبود که بتواند به هر شکلی که از او نیاز داشت، غلت بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sleepy snakes lie wreathed around themselves or slither through the hoops of their own skin, their hanks of hemp.
[ترجمه گوگل]مارهای خواب‌آلود به دور خود حلقه زده‌اند یا از حلقه‌های پوست خود می‌لغزند
[ترجمه ترگمان]ماره ای خواب آلود دور خود حلقه می زنند، یا از میان حلقه ها پوست خودشان، hanks کنف آن ها را می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He and the two Rottweilers slither down the corridor.
[ترجمه گوگل]او و دو روتوایلر در راهرو می لغزند
[ترجمه ترگمان]او و دو نفر rottweilers از راهرو پایین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Can you slither? Do you dare? A green anaconda, green anaconda. Strike so quick, you're hardly there. A green anaconda, green anaconda.
[ترجمه گوگل]آیا می توانید لغزش کنید؟ جرات داری؟ آناکوندای سبز، آناکوندای سبز خیلی سریع ضربه بزنید، به سختی می توانید آنجا باشید آناکوندای سبز، آناکوندای سبز
[ترجمه ترگمان]میتونی بشینی؟ جرات می کنی؟ یک مار افعی سبز و سبز مار تند بدو، به سختی آنجا هستی یک مار افعی سبز و سبز مار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Far better for the talented, tentacled monsters to slither onto land before building their interplanetary empire.
[ترجمه گوگل]برای هیولاهای با استعداد و شاخدار بهتر است قبل از ساختن امپراتوری بین سیاره ای خود، روی زمین لغزند
[ترجمه ترگمان]بهتر از این است که هیولاهای شیطانی، که پیش از ساختن امپراتوری interplanetary، روی زمین می خزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tonya screamed when she saw a snake slither across the yard.
[ترجمه گوگل]تونیا با دیدن مارهایی که در حیاط می لغزند، جیغ زد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک مار را دید که در حیاط غلت می خورد جیغ کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I felt the December air slither down my leg.
[ترجمه گوگل]احساس کردم هوای دسامبر روی پایم می لغزد
[ترجمه ترگمان]هوای ماه دسامبر را احساس کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. More often than not, the rattlesnake will slither away in search of a less intimidating foe.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات، مار زنگی در جستجوی دشمنی که کمتر ترسناکتر است، می لغزد
[ترجمه ترگمان]بیشتر از این، مار زنگی در جستجوی یک دشمن کم تر ترسناک حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They slither while they pass.
[ترجمه گوگل]در حین عبور می لغزند
[ترجمه ترگمان]ان ها در حالی که از کنارشان عبور می کنند، غلت می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Toos would kick the wall next to the sink, and roaches would slither out of the dust and the cracked plaster.
[ترجمه گوگل]توس به دیوار کنار سینک لگد می زد و سوسک ها از میان گرد و غبار و گچ ترک خورده بیرون می لغزیدند
[ترجمه ترگمان]toos به دیوار کنار ظرف شویی ضربه می زد و سوسک ها از گرد و خاک و گچ کف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سریدن (فعل)
slip, slide, coast, glide, skid, slither

خزیدن (فعل)
shrink, ramp, couch, grovel, worm, snail, slither, crawl, creep, lie up, slime, snake

غلتیدن (فعل)
roll, slither, wallow

انگلیسی به انگلیسی

• slipping and sliding, gliding; snakelike movement
slip and slide; glide or slide in the manner of a snake, move smoothly and silently
if you slither somewhere, you slide along, often in an uncontrolled way.

پیشنهاد کاربران

خزیدن
Slithers
می خزد
سریدن
لغزیدن
غلتیدن
The snake slithers on the ground
مار می خزد روی زمین
I stood motionless as the snake slithered by
slither
Slither means to move in a sideways motion, usually silently.
pass or move unobtrusively or smoothly
Synonyms:
slide
distortion
corruption
تحریف

بپرس