slip through the net


1- از تور رد شدن یا فرار کردن 2- از دستگاه ایمنی یا مالیاتی و غیره رد شدن (و گرفتار نشدن)

پیشنهاد کاربران

از زیر دست در رفتن
قسر در رفتن
:confused, bewildered, perplexed, dazed, befuddled, foggy, disorientated, beside yourself, at a loss ( to do something ) , can't think straight

بپرس