1. sliding scale
سنجه ی پارسنگی،معیار متناسب ساز
2. a sliding door
درب کشوی
3. children were sliding on the ice
بچه ها روی یخ سر می خوردند.
4. ali's shove sent me sliding down the ice
هل علی مرا روی یخ به پایین سر داد.
5. Friction gradually caused the sliding box to slow down and stop.
[ترجمه گوگل]اصطکاک به تدریج باعث کاهش سرعت جعبه کشویی و توقف آن شد
[ترجمه ترگمان]اصطحکاک به تدریج باعث می شود که جعبه sliding کند و متوقف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصطحکاک به تدریج باعث می شود که جعبه sliding کند و متوقف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The country was sliding into a state of virtual civil war.
[ترجمه گوگل]کشور در حال فرو رفتن به سمت یک جنگ داخلی مجازی بود
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال سقوط در وضعیت جنگ داخلی مجازی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال سقوط در وضعیت جنگ داخلی مجازی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When I was little I used to like sliding on the polished floor in my socks.
[ترجمه گوگل]وقتی کوچک بودم دوست داشتم با جورابهایم روی زمین صیقلی سر بخورم
[ترجمه ترگمان]وقتی کوچک بودم، دوست داشتم روی زمین براق جوراب پام لیز بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی کوچک بودم، دوست داشتم روی زمین براق جوراب پام لیز بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many practitioners have a sliding scale of fees.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تمرینکنندگان دارای مقیاس کشویی هزینهها هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد حرفه ای یک معیار لغزش از هزینه ها دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد حرفه ای یک معیار لغزش از هزینه ها دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The only ventilation comes from tiny sliding windows.
[ترجمه گوگل]تنها تهویه از پنجره های کشویی کوچک حاصل می شود
[ترجمه ترگمان] تنها تهویه که از پنجره های کوچیک پایین میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تنها تهویه که از پنجره های کوچیک پایین میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Children were sliding around in the snow and slush.
[ترجمه گوگل]بچه ها در برف و گل و لای می چرخیدند
[ترجمه ترگمان]کودکان در برف و گل و لای فرو می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکان در برف و گل و لای فرو می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fees are calculated on a sliding scale according to income.
[ترجمه گوگل]هزینه ها با توجه به درآمد در مقیاس کشویی محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه ها براساس درآمد محاسبه شده براساس درآمد محاسبه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه ها براساس درآمد محاسبه شده براساس درآمد محاسبه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The children loved sliding round the newly polished floor.
[ترجمه گوگل]بچهها عاشق لغزیدن دور کفی که به تازگی جلا داده شده بود، بودند
[ترجمه ترگمان]بچه ها یکدیگر را دوست داشتند و از کف زمین صیقل خورده پایین می لغزیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بچه ها یکدیگر را دوست داشتند و از کف زمین صیقل خورده پایین می لغزیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Sliding doors and windows move in groove.
[ترجمه گوگل]درها و پنجره های کشویی در شیار حرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]درها و پنجره ها در groove حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درها و پنجره ها در groove حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Charges are made on a sliding scale, which means that the amount you must pay increases with the level of your income.
[ترجمه گوگل]هزینه ها در مقیاس کشویی انجام می شود، به این معنی که مبلغی که باید پرداخت کنید با سطح درآمد شما افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]اتهامات در یک مقیاس لغزشی ایجاد می شوند که به این معنی است که میزان پرداختی شما با سطح درآمد شما افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتهامات در یک مقیاس لغزشی ایجاد می شوند که به این معنی است که میزان پرداختی شما با سطح درآمد شما افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید