�Slide on� می تواند به معنای مختلفی اشاره داشته باشد، که رایج ترین آنها ( عنوان آهنگ یا یک عمل فیزیکی ) است. همچنین می تواند به صورت عامیانه به معنای وارد کردن یک پیام خصوصی در رسانه های اجتماعی یا راهی برای اجتناب از پرداختن به یک موقعیت دشوار باشد.
... [مشاهده متن کامل]
عمل/کنش فیزیکی: می تواند به حرکت آسان و مداوم روی یک سطح، مانند سر خوردن روی یخ یا کف صیقلی، اشاره داشته باشد.
مثال ها:
. The kids were sliding on the icy sidewalk
بچه ها روی پیاده رو یخی سر/لیز خوردند
( its Physical action/عمل یا کنش فیزیکی است )
. He slid on some ice and fell
او روی یخ سر خورد و افتاد ( کنش فیزیکی )
"She slid into his DMs after the party
او بعد از مهمانی به سمت پیام های خصوصی اش رفت ( عامیانه )
به سمت پیام ها حرکت کرد، روانه شد
"I'm not going to let him slide on this
He needs to apologize
من نمیگذارم او روی این موضوع سر بخورد باید عذرخواهی کند
( Avoiding a situation اجتناب از یک موقعیت )
He slid into a depression after losing his job
او بعد از دست دادن شغلش دچار افسردگی شد.
( Sliding into something سرخوردن روی چیزی )
Let's slide over this issue for now and discuss it later"
بیاید فعلا از این موضوع بگذریم و بعدا در موردش صحبت کنیم
( Sliding over something سرخوردن روی چیزی )
slide off
slide on
slide out
slide in
slide over
معنی و تفاوت کلمات و عبارات "slide off"، "slide on"، "slide out ، "slide in" و "slide over" به طور کلی به حرکت نرم و لغزش روی سطحی اشاره دارند، اما در کاربرد دقیق تفاوتهایی دارند:
slide off: به معنی لغزیدن و افتادن یا جدا شدن از سطحی است. مثلاً چیزی از روی میز یا سطحی دیگر سر میخورد و میافتد.
slide on: به معنی حرکت دادن چیزی به سمت و روی سطح یا موقعیتی است. مثل اینکه لباس یا وسیلهای را به آرامی روی چیزی بکشید یا بپوشید.
slide out: به معنی بیرون کشیدن یا خارج کردن چیزی به آرامی و نرم از محفظه یا جایگاهش است. مثلاً کشوی یک کمد را به آرامی بیرون کشیدن.
slide in: به معنی حرکت دادن چیزی به موقعیتی داخل یک فضا یا جایگاه است. مثلاً وارد کردن کارت به شکاف کارتخوان یا رفتن آرام به داخل جمع.
slide over: میتواند به معنی حرکت کردن به سمت کنار چیزی یا چیزی را به آرامی به سمت نزدیکی کشیدن باشد، یا همچنین به طور اصطلاحی به معنی رد شدن سریع و بدون تمرکز بر جزئیات چیزی است ( مثل رد شدن از موضوعی بدون حساسیت ) .
این عبارتها اغلب در موقعیتهای مختلف، چه فیزیکی و چه استعاری به کار میروند و مفهوم حرکت نرم، لغزنده را دارند اما بسته به حرف اضافه، مفهوم دقیقتر تغییر میکند
... [مشاهده متن کامل]
عمل/کنش فیزیکی: می تواند به حرکت آسان و مداوم روی یک سطح، مانند سر خوردن روی یخ یا کف صیقلی، اشاره داشته باشد.
مثال ها:
بچه ها روی پیاده رو یخی سر/لیز خوردند
( its Physical action/عمل یا کنش فیزیکی است )
او روی یخ سر خورد و افتاد ( کنش فیزیکی )
او بعد از مهمانی به سمت پیام های خصوصی اش رفت ( عامیانه )
به سمت پیام ها حرکت کرد، روانه شد
من نمیگذارم او روی این موضوع سر بخورد باید عذرخواهی کند
( Avoiding a situation اجتناب از یک موقعیت )
او بعد از دست دادن شغلش دچار افسردگی شد.
( Sliding into something سرخوردن روی چیزی )
بیاید فعلا از این موضوع بگذریم و بعدا در موردش صحبت کنیم
( Sliding over something سرخوردن روی چیزی )
معنی و تفاوت کلمات و عبارات "slide off"، "slide on"، "slide out ، "slide in" و "slide over" به طور کلی به حرکت نرم و لغزش روی سطحی اشاره دارند، اما در کاربرد دقیق تفاوتهایی دارند:
slide off: به معنی لغزیدن و افتادن یا جدا شدن از سطحی است. مثلاً چیزی از روی میز یا سطحی دیگر سر میخورد و میافتد.
slide on: به معنی حرکت دادن چیزی به سمت و روی سطح یا موقعیتی است. مثل اینکه لباس یا وسیلهای را به آرامی روی چیزی بکشید یا بپوشید.
slide out: به معنی بیرون کشیدن یا خارج کردن چیزی به آرامی و نرم از محفظه یا جایگاهش است. مثلاً کشوی یک کمد را به آرامی بیرون کشیدن.
slide in: به معنی حرکت دادن چیزی به موقعیتی داخل یک فضا یا جایگاه است. مثلاً وارد کردن کارت به شکاف کارتخوان یا رفتن آرام به داخل جمع.
slide over: میتواند به معنی حرکت کردن به سمت کنار چیزی یا چیزی را به آرامی به سمت نزدیکی کشیدن باشد، یا همچنین به طور اصطلاحی به معنی رد شدن سریع و بدون تمرکز بر جزئیات چیزی است ( مثل رد شدن از موضوعی بدون حساسیت ) .
این عبارتها اغلب در موقعیتهای مختلف، چه فیزیکی و چه استعاری به کار میروند و مفهوم حرکت نرم، لغزنده را دارند اما بسته به حرف اضافه، مفهوم دقیقتر تغییر میکند
به آرامی و بدون زحمت پوشیدن لباس یا لوازم جانبی، معمولاً با سُر دادن ( یعنی حرکت دادن یا کشیدن چیزی به آرامی و نرم به گونه ای که بدون فشار یا سختی روی بدن یا قسمت مورد نظر قرار بگیرد ) آن روی بدن یا قسمتی از آن. این عبارت حرکت نرم و راحت را نشان می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛
Slip on — Put on smoothly — Slide into — Ease on — Glide on
مثال؛
She slid on her sandals before going to the beach. 🩴
He slid on his jacket as the weather got colder. 🧥
I just slid on my glasses and started reading. 👓
- Slide on معمولاً برای لباس ها یا لوازمی به کار می رود که پوشیدنشان آسان و سریع است، مانند کفش های بدون بند، عینک، دستکش های بدون دکمه و غیره.
- این عبارت حس راحتی و نرمی در پوشیدن را منتقل می کند.
- در برخی موارد می تواند به معنای حرکت نرم و لغزنده روی سطح نیز باشد، اما در زمینه پوشاک بیشتر به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛
مثال؛
- Slide on معمولاً برای لباس ها یا لوازمی به کار می رود که پوشیدنشان آسان و سریع است، مانند کفش های بدون بند، عینک، دستکش های بدون دکمه و غیره.
- این عبارت حس راحتی و نرمی در پوشیدن را منتقل می کند.
- در برخی موارد می تواند به معنای حرکت نرم و لغزنده روی سطح نیز باشد، اما در زمینه پوشاک بیشتر به کار می رود.