به آرامی و بدون زحمت پوشیدن لباس یا لوازم جانبی، معمولاً با سُر دادن ( یعنی حرکت دادن یا کشیدن چیزی به آرامی و نرم به گونه ای که بدون فشار یا سختی روی بدن یا قسمت مورد نظر قرار بگیرد ) آن روی بدن یا قسمتی از آن. این عبارت حرکت نرم و راحت را نشان می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛
Slip on — Put on smoothly — Slide into — Ease on — Glide on
مثال؛
She slid on her sandals before going to the beach. 🩴
He slid on his jacket as the weather got colder. 🧥
I just slid on my glasses and started reading. 👓
- Slide on معمولاً برای لباس ها یا لوازمی به کار می رود که پوشیدنشان آسان و سریع است، مانند کفش های بدون بند، عینک، دستکش های بدون دکمه و غیره.
- این عبارت حس راحتی و نرمی در پوشیدن را منتقل می کند.
- در برخی موارد می تواند به معنای حرکت نرم و لغزنده روی سطح نیز باشد، اما در زمینه پوشاک بیشتر به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛
مثال؛
- Slide on معمولاً برای لباس ها یا لوازمی به کار می رود که پوشیدنشان آسان و سریع است، مانند کفش های بدون بند، عینک، دستکش های بدون دکمه و غیره.
- این عبارت حس راحتی و نرمی در پوشیدن را منتقل می کند.
- در برخی موارد می تواند به معنای حرکت نرم و لغزنده روی سطح نیز باشد، اما در زمینه پوشاک بیشتر به کار می رود.