• : تعریف: a dog that detects tracks by smell; bloodhound.
مترادف ها
تازی بویی (اسم)
greyhound, saluki, sleuthhound
پیشنهاد کاربران
🔹 ردیاب حرفه ای / کارآگاه خبره / سگ جست وجوگر / افشاگر پیگیر 1 - ( کاربرد تاریخی – سگ شکاری ) : در اصل به نوعی سگ شکاری اسکاتلندی گفته می شد که توانایی فوق العاده ای در ردیابی انسان ها و اشیای دزدیده شده داشت—مشابه bloodhound. این سگ ها در مرزهای اسکاتلند و انگلستان برای تعقیب دزدان استفاده می شدند. ... [مشاهده متن کامل]
2 - ( کاربرد استعاری و مدرن ) : بعدها sleuthhound به صورت استعاری برای توصیف کارآگاهان یا افراد بسیار دقیق و پیگیر در کشف حقیقت به کار رفت. مثال: The sleuthhound uncovered the truth behind the scandal. آن کارآگاه خبره حقیقت پشت رسوایی را کشف کرد. 🔹 مترادف ها | detective / investigator / bloodhound / truth - seeker / private eye