sleight

/sˈlaɪt//slaɪt/

معنی: تردستی، زبر دستی، زرنگی
معانی دیگر: ترفند، حیله، بامبول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: cleverness, as in deception; deftness.

- With sleight and quick-wittedness, he was able to elude the police again.
[ترجمه گوگل] او با تدبیر و تیزبینی دوباره توانست از پلیس فرار کند
[ترجمه ترگمان] با تردستی و عجله قادر بود از دست پلیس فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The trick is done simply by sleight of hand.
[ترجمه گوگل]این ترفند به سادگی با سهل انگاری انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این حقه به سادگی با تردستی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most of these conjuring tricks depend on sleight of hand.
[ترجمه گوگل]بیشتر این ترفندهای تخیلی به زیرکی بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]بیشتر این حقه های conjuring به تردستی و تردستی بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He accused Mr MacGregor of "sleight of hand".
[ترجمه گوگل]او آقای مک گرگور را به "زحمت دستی" متهم کرد
[ترجمه ترگمان]او آقای MacGregor را به \"تردستی\" متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The company accounts show a little financial sleight of hand.
[ترجمه گوگل]حساب‌های شرکت نشان‌دهنده اهمال کاری مالی کمی است
[ترجمه ترگمان]حساب های شرکت تردستی کمی مالی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By some statistical sleight of hand the government have produced figures showing that unemployment has recently fallen.
[ترجمه گوگل]دولت با برخی از سهل انگاری های آماری ارقامی تهیه کرده است که نشان می دهد اخیراً بیکاری کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]با تردستی دولتی، دولت ارقامی را تولید کرده است که نشان می دهد بیکاری اخیرا کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So my secret can be hidden behind the sleight of a venial fib after all.
[ترجمه گوگل]بنابراین راز من را می توان در پس حیله گری یک فیب تهاجمی پنهان کرد
[ترجمه ترگمان]پس این راز است که پس از همه این ها، راز من در پس تردستی یک گناه کبیره پنهان خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I do not share the view of Professor Sleight that it is essential to give a beta blocker early on.
[ترجمه گوگل]من با نظر پروفسور اسلایت موافق نیستم که ضروری است بتا بلاکر در اوایل تجویز شود
[ترجمه ترگمان]من دیدگاه پروفسور sleight را در نظر ندارم که مسدود کننده بتا را زود انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were continual concrete evidence of the sleight of hand which had conjured me from one world to another.
[ترجمه گوگل]آنها شواهد عینی مستمری از زرنگی دست بودند که مرا از جهانی به جهان دیگر مجذوب کرده بود
[ترجمه ترگمان]آن ها مدرک محکمی از تردستی دستی بودند که من را از دنیایی به دیگر جادو کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Miller's financial sleight of hand resulted in the loss of $2 million in tax revenue.
[ترجمه گوگل]زرنگی مالی میلر منجر به از دست دادن 2 میلیون دلار درآمد مالیاتی شد
[ترجمه ترگمان]تردستی مالی میلر منجر به از بین رفتن ۲ میلیون دلار درآمد مالیاتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sleight was a genuine friend of deaf and dumb people.
[ترجمه گوگل]اسلایت دوست واقعی افراد کر و لال بود
[ترجمه ترگمان]Sleight دوست واقعی کر و گنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The nagging suspicion of sleight of hand merely adds to her mystique.
[ترجمه گوگل]سوء ظن آزاردهنده به زرنگی دست فقط به رمز و راز او می افزاید
[ترجمه ترگمان]بدگمانی nagging به تردستی فقط به جنبه mystique او می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The word sleight for most of us probably never occurs outside sleight of hand.
[ترجمه گوگل]احتمالاً برای بسیاری از ما، کلمه زرنگی هرگز خارج از تدبیر به کار نمی رود
[ترجمه ترگمان]این کلمه تردستی اغلب در خارج از تردستی صورت نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mr Straw, your claims are a sleight of hand.
[ترجمه گوگل]آقای استراو، ادعاهای شما یک حقه است
[ترجمه ترگمان]\"آقای استراو\"، ادعاهای شما تردستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But would such a sleight of hand really stand up to legal scrutiny in the aftermath of Armageddon?
[ترجمه گوگل]اما آیا چنین تدبیری واقعاً در برابر بررسی های قانونی پس از آرماگدون ایستادگی می کند؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا چنین تردستی واقعا برای موشکافی قانونی پس از نبرد قاطع و قاطع در نظر گرفته می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تردستی (اسم)
skill, agility, dexterity, swiftness, sleight, juggle, prestidigitation, facility, legerdemain, versatility, hocus-pocus, jugglery

زبر دستی (اسم)
skill, dexterity, proficiency, power, sleight

زرنگی (اسم)
promptitude, sleight, knack

انگلیسی به انگلیسی

• trick, illusion; cunning, slyness; expertise, skill

پیشنهاد کاربران

بپرس