sleeves

جمله های نمونه

1. the short sleeves revealed his arms
آستین کوتاه بازوان او را آشکار می کرد.

2. in one's shirt sleeves
فقط با پیراهن،بی کت،پیراهن پوشیده (ولی بدون کت)

3. he folded up his sleeves
آستین های خود را بالا زد.

4. people in their shirt sleeves will not be admitted
به کسانی که کت نپوشیده اند(فقط پیراهن به تن دارند) اجازه ی دخول داده نخواهد شد.

5. i always roll up my shirt sleeves
من همیشه آستین پیراهنم را بالا می زنم.

6. light bulbs are packaged in cardboard sleeves
لامپ های برق را در استوانه های مقوایی بسته بندی می کنند.

7. ink had stained her fingers and her sleeves
جوهر انگشتان و آستین های او را لک کرده بود.

8. postal employees have a special badge on their sleeves
کارمندان پست نشان ویژه ای روی آستین خود دارند.

پیشنهاد کاربران

بپرس