1. The sleepwalker, unlike the hypnotized person, pays no attention to other people and does not take instructions.
[ترجمه گوگل]خوابگرد، بر خلاف فرد هیپنوتیزم شده، به افراد دیگر توجهی نمی کند و دستورات را نمی پذیرد
[ترجمه ترگمان]کسی که در خواب راه می رود، برخلاف شخص مسحور شده، توجهی به افراد دیگر نمی کند و دستورها را انجام نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسی که در خواب راه می رود، برخلاف شخص مسحور شده، توجهی به افراد دیگر نمی کند و دستورها را انجام نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She looked stunned, almost like a sleepwalker.
[ترجمه گوگل]او متحیر به نظر می رسید، تقریباً شبیه یک خوابگرد
[ترجمه ترگمان]مثل کسی که در خواب راه می رود مات و مبهوت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل کسی که در خواب راه می رود مات و مبهوت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He moved like a sleepwalker, almost beyond fear, invoking Grimes' memory.
[ترجمه گوگل]او مانند یک خوابگرد، تقریباً فراتر از ترس حرکت می کرد و حافظه گریمز را فرا می خواند
[ترجمه ترگمان]مثل کسی که در خواب راه می رود، از ترس به خاطر سپردن خاطرات Grimes به راه خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل کسی که در خواب راه می رود، از ترس به خاطر سپردن خاطرات Grimes به راه خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I walked like some sleepwalker as he showed me empty rooms and a steep, stone-vaulted cellar.
[ترجمه گوگل]مثل خوابگردها راه میرفتم و اتاقهای خالی و سردابی شیبدار و طاقدار سنگی را به من نشان میداد
[ترجمه ترگمان]مثل کسی که در خواب راه می رود، در حالی که اتاق های خالی و یک سرداب پر شیب را به من نشان می داد، راه رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل کسی که در خواب راه می رود، در حالی که اتاق های خالی و یک سرداب پر شیب را به من نشان می داد، راه رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Like a sleepwalker, she thought, and it occurred to her that she should step back inside and shake him awake.
[ترجمه گوگل]مثل یک خوابگرد فکر کرد و به ذهنش خطور کرد که باید عقب برود و او را بیدار کند
[ترجمه ترگمان]فکر کرد مثل کسی که در خواب راه می رود، و به ذهنش خطور کرد که باید به داخل اتاق برگردد و او را بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کرد مثل کسی که در خواب راه می رود، و به ذهنش خطور کرد که باید به داخل اتاق برگردد و او را بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She smiled wanly at Corbett and, like a sleepwalker,[Sentence dictionary] rose and left him.
[ترجمه گوگل]او به کوربت لبخندی بیهوده زد و مانند یک خوابگرد، [فرهنگ جملات] برخاست و او را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]او بارنگی پریده در Corbett لبخند زد و مانند کسی که در خواب راه می رود، از جا برخاست و او را ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بارنگی پریده در Corbett لبخند زد و مانند کسی که در خواب راه می رود، از جا برخاست و او را ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Anna followed her like a sleepwalker, her arm limp in Liz's grasp.
[ترجمه گوگل]آنا مثل یک خوابگرد او را تعقیب کرد و بازویش در چنگ لیز سست شد
[ترجمه ترگمان]آنا مانند کسی که در خواب راه می رود، به دنبال او روان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنا مانند کسی که در خواب راه می رود، به دنبال او روان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The question is: Is the sleepwalker actually awake or asleep?
[ترجمه M.A.N] سوال این است که آیا فرد خوابگرد واقعا خواب است یا بیدار ؟|
[ترجمه گوگل]سؤال این است: آیا خوابگرد واقعاً بیدار است یا خواب؟[ترجمه ترگمان]سوال این است: آیا در خواب راه می رود یا خواب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One character is a ventriloquist, another a sleepwalker.
[ترجمه گوگل]یکی از شخصیت ها یک بطن شناس است و دیگری خوابگرد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها که مثل کسی که در خواب راه می رود از شکم حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها که مثل کسی که در خواب راه می رود از شکم حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The sleepwalker is awake, in the muscular area.
[ترجمه M.A.N] [بدن] یک خوابگرد در ناحیه عضلات بیدار است ( فعالیت دارد )|
[ترجمه گوگل]خوابگرد در ناحیه عضلانی بیدار است[ترجمه ترگمان]The در ناحیه ماهیچه ای بیدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sleepwalker eyes open, people are clearly mistaken, and can answer some simple questions or order.
[ترجمه گوگل]چشمان خوابگرد باز است، مردم به وضوح در اشتباه هستند و می توانند به برخی از سوالات ساده پاسخ دهند یا دستور دهند
[ترجمه ترگمان]چشم ها باز می شوند، مردم به وضوح اشتباه می کنند، و می توانند به برخی سوالات ساده یا نظم پاسخ دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشم ها باز می شوند، مردم به وضوح اشتباه می کنند، و می توانند به برخی سوالات ساده یا نظم پاسخ دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I'm somebody who was a champion sleepwalker as a kid.
[ترجمه گوگل]من کسی هستم که در کودکی قهرمان خوابگردی بودم
[ترجمه ترگمان]من کسی هستم که مثل یه بچه جون می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من کسی هستم که مثل یه بچه جون می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If we find that Estelow was a sleepwalker, I shall be sure.
[ترجمه گوگل]اگر متوجه شویم که استلو یک خوابگرد بوده است، مطمئن خواهم شد
[ترجمه ترگمان]اگر پیدا کنیم که Estelow در خواب راه می رود، مطمئن خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر پیدا کنیم که Estelow در خواب راه می رود، مطمئن خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The ballerina dancing the part of the sleepwalker must perform a complicated pas de deux while making it clear to the audience that she's asleep.
[ترجمه M.A.N] رقاص باله ای که قسمت خوابگرد را میرقصید باید در عین حال به تماشاگران نشان میداد که خواب است[در صورتی که خواب نبود ]|
[ترجمه گوگل]بالرینی که نقش خوابگرد را میرقصد، باید پاس دودوی پیچیدهای را اجرا کند و در عین حال به تماشاگران بفهماند که خواب است[ترجمه ترگمان]رقاص باله که قسمتی از خواب مانند را می رقصید، باید در حین خواب به تماشاگران نشان دهد که خواب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید