🔸 معادل فارسی:
در حین کار خوابیدن / غفلت کردن در کار / وظیفه را رها کردن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( واقعی – فیزیکی ) :**
وقتی کسی واقعاً در محل کار یا حین انجام وظیفه به خواب می رود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The guard was caught sleeping on the job.
نگهبان وسط کار خوابیده بود.
2. ** ( استعاری – انتقادی ) :**
اشاره به غفلت یا بی توجهی در انجام وظیفه، حتی اگر خواب واقعی در کار نباشد.
مثال: The manager accused the team of sleeping on the job.
مدیر تیم را به غفلت در کار متهم کرد.
3. ** ( اجتماعی – طنزآمیز ) :**
گاهی به شوخی برای کسی که در کار کند یا بی توجه است.
مثال: Don’t sleep on the job, we need results!
وسط کار نخواب، ما نتیجه می خوایم!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
be negligent – slack off – be inattentive – shirk duty – drop the ball
در حین کار خوابیدن / غفلت کردن در کار / وظیفه را رها کردن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( واقعی – فیزیکی ) :**
وقتی کسی واقعاً در محل کار یا حین انجام وظیفه به خواب می رود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The guard was caught sleeping on the job.
نگهبان وسط کار خوابیده بود.
2. ** ( استعاری – انتقادی ) :**
اشاره به غفلت یا بی توجهی در انجام وظیفه، حتی اگر خواب واقعی در کار نباشد.
مثال: The manager accused the team of sleeping on the job.
مدیر تیم را به غفلت در کار متهم کرد.
3. ** ( اجتماعی – طنزآمیز ) :**
گاهی به شوخی برای کسی که در کار کند یا بی توجه است.
مثال: Don’t sleep on the job, we need results!
وسط کار نخواب، ما نتیجه می خوایم!
________________________________________
🔸 مترادف ها: