sledge

/sˈledʒ//sledʒ/

معنی: غلتک، سورتمه، چکش اهنگری، با کالسکه سفر کردن، سورتمه راندن
معانی دیگر: رجوع شود به: sledgehammer، سورتمه ی بارکش، سورتمه ی بزرگ، پتک، پتک زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a heavy sled, drawn by horses, dogs, or other draft animals, and used to transport heavy loads over long stretches of snow and ice.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: sledges, sledging, sledged
• : تعریف: to travel or transport by sledge.
اسم ( noun )
• : تعریف: see sledgehammer.
مشابه: maul

جمله های نمونه

1. The sledge coasted down the mountain slope.
[ترجمه گوگل]سورتمه از دامنه کوه به سمت پایین حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]سورتمه به سرعت از سراشیبی کوه پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She travelled 000 miles by sledge across Siberia to Kamchatka.
[ترجمه گوگل]او 000 مایل را با سورتمه در سراسر سیبری تا کامچاتکا طی کرد
[ترجمه ترگمان]او هزار میل با سورتمه از سیبری به کامچاتکا سفر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sledge ran smoothly over the frozen snow.
[ترجمه گوگل]سورتمه به آرامی روی برف یخ زده می دوید
[ترجمه ترگمان]سورتمه به نرمی روی برف یخ زده حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sledge gained momentum as it ran down the hill.
[ترجمه گوگل]سورتمه با دویدن از تپه، شتاب بیشتری گرفت
[ترجمه ترگمان]همان طور که از تپه سرازیر می شد، سورتمه به سرعت حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dogs were straining against the sledge.
[ترجمه گوگل]سگ ها به سورتمه زور می زدند
[ترجمه ترگمان]سگ ها به سورتمه تکیه داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was the monster and his sledge.
[ترجمه گوگل]این هیولا و سورتمه اش بود
[ترجمه ترگمان]هیولا و سورتمه او بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The slope was getting steeper and their sledge was gaining momentum all the time.
[ترجمه گوگل]شیب تندتر می‌شد و سورتمه‌ی آن‌ها مدام در حال افزایش بود
[ترجمه ترگمان]شیب تندتر می شد و سورتمه در تمام مدت حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Walter did not use a sledge to raise the action.
[ترجمه گوگل]والتر از سورتمه برای بالا بردن اکشن استفاده نکرد
[ترجمه ترگمان]والتر از سورتمه برای بالا بردن عمل استفاده نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Having anchored your sledge you fix your tow line to the front hinge piece, using a karabiner.
[ترجمه گوگل]پس از لنگر انداختن سورتمه خود، سیم بکسل خود را با استفاده از کارابینر به قطعه لولای جلو ثابت می کنید
[ترجمه ترگمان]پس از آن که sledge خود را لنگر انداخته، طناب دار خود را با استفاده از یک karabiner به قسمت جلویی وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Slowly, they pulled their sledge to it.
[ترجمه گوگل]آهسته سورتمه خود را به سمت آن کشیدند
[ترجمه ترگمان]به آرامی، را کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. First Sledge hit him, and then me, and then he subsided and went quietly.
[ترجمه گوگل]اول سورتمه به او ضربه زد و بعد به من و بعد فرو نشست و آرام رفت
[ترجمه ترگمان]اول Sledge او را کتک زد و بعد خاموش شد و آرام به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Amundsen was on Wisting's sledge, and soon he, Wisting, and Hanssen were three or four kilometres in front.
[ترجمه گوگل]آموندسن روی سورتمه ویستینگ بود و به زودی او، ویستینگ و هانسن سه یا چهار کیلومتر جلوتر بودند
[ترجمه ترگمان]اماندسن در سورتمه Wisting بود و طولی نکشید که، و hanssen سه یا چهار کیلومتر جلوتر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wisting looked down, over the side of the sledge.
[ترجمه گوگل]ویستینگ به پایین، از کنار سورتمه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]Wisting از کنار سورتمه به پایین نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sledge hits a bump and I am off, using my camera as a snow hook.
[ترجمه گوگل]سورتمه به دست انداز برخورد می کند و من از دوربینم به عنوان قلاب برفی استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]سورتمه به یک ضربه برخورد می کند و من جدا می شوم و از دوربینم به عنوان یک قلاب برفی استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If ever a sledge hammer had been used to crack an egg, this was the time.
[ترجمه گوگل]اگر تا به حال از چکش سورتمه برای شکستن تخم‌مرغ استفاده می‌شد، این زمان بود
[ترجمه ترگمان]اگر یک چکش را برای شکستن تخم مرغ بکار برده بود، وقت آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غلتک (اسم)
roll, roller, trundle, sledge

سورتمه (اسم)
sledge, sled, sleigh

چکش اهنگری (اسم)
sledge

با کالسکه سفر کردن (فعل)
sledge

سورتمه راندن (فعل)
sledge, sled, sleigh

انگلیسی به انگلیسی

• vehicle mounted on runners and used for traveling over snow and ice, sled, sleigh (british); sledgehammer, large heavy hammer wielded with both hands
use a sledgehammer; hit with a sledgehammer; travel in a sledge; transport in a sledge
a sledge is a vehicle which is designed to travel on snow. it consists of a frame which is attached to narrow wood or metal strips which slide over the snow.

پیشنهاد کاربران

● sled: سورتمه یا وسیله قابل کشیدن یا هل دادن
● sledge: همون sled هست ولی sledge بریتیشه و sled امریکن
● sleigh : سورتمه یا چیزی که برای حمل توسط حیوانات کشیده میشه
1 - noun - countable - British English :
sled - American English
سورتمه مخصوص سُر خوردن روی برف ( که کف آن کاملا صاف و صیقلی است )
به عنوان مثال :
Riding in the sledge is an experience
...
[مشاهده متن کامل]

2 - verb - intransitive - British English :
sled - American English :
سورتمه سواری کردن
به عنوان مثال :
Then we could go to his place and learn to sledge
نکته : تفاوت sledge با sleigh در این است که اولی به کمک نیروی انسان بر روی برف حرکت می کند و کف آن مسطح بوده و تمام کف با برف در تماس است. اما دومی دو تیغه در کف آن نصب شده که باعث می شود تنها تیغه ها با برف در تماس باشند و برای به حرکت درآوردن آن بر روی برف، سورتمه را به حیواناتی مانند گوزن و سگ می بندند. )

sledgesledgesledgesledge
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/sledge• https://www.ldoceonline.com/dictionary/sleigh
بهش Sled هم میگن
سورتمه، نوعی وسیله نقلیه بدون چرخ است که بیشتر در مناطق سردسیر، به وسیله سگ، اسب یا گوزن شمالی بر روی برف کشیده می شود. این وسیله از دوران باستان به کار می رفته و در سطوح پوشیده از برف و یخ، که حرکت وسیله چرخ دار به کندی صورت می گرفته است سورتمه با داشتن تیغه ( از جنس چوب، استخوان و بعدها فلز ) به جای چرخ، از اصطکاک کمتری برخوردار و بدینسان کشیدن آن آسانتر بوده است. از این وسیله هنوز هم برای نقل و انتقال در نواحی لاپ لند، یوکون ( شمال غرب کانادا ) ، آلاسکا و توندرای آسیا استفاده می شود و در مکانهای دیگر بیشتر برای تفریح و سرگرمی به کار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس