sleave


معنی: تار، نخ گوریده، ابریشم خامه، وضع اشفته، گوریده
معانی دیگر: (مهجور)، تار ابریشم، نخ ابریشم با تارهای نتابیده، ابریشم نتافته، ابریشم خام، گوریدگی، (نخ و غیره) در هم گیرافتادگی، ن  گوریده، جدا کردن

مترادف ها

تار (اسم)
chord, thread, fiber, filament, warp, web, sleave

نخ گوریده (اسم)
ravel, sleave

ابریشم خامه (اسم)
sleave

وضع اشفته (اسم)
sleave

گوریده (اسم)
sleave

پیشنهاد کاربران

در عمل جراحی معده برای کوچک کردن حجم آن بکار می رود، سبک جدید لاغری با جراحی و مسدود کردن معده

بپرس