slavishly

جمله های نمونه

1. You don't need to stick slavishly to the recipe.
[ترجمه mahbod] لازم نیست که حتما دستورالعمل رو به طور دقیق رعایت کنید
|
[ترجمه گوگل]نیازی نیست که به طرز بردگی به دستور غذا بچسبید
[ترجمه ترگمان]لازم نیست به طرز slavishly بچسبی به اون دستورالعمل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She slavishly copies the older girl's style.
[ترجمه گوگل]او به طرز بردگی از سبک دختر بزرگتر کپی می کند
[ترجمه ترگمان]اون میتونه از نوع دختر the تقلید کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most have slavishly copied the design of IBM'sbig mainframe machines.
[ترجمه گوگل]بیشتر آنها به طرز برده‌وارانه‌ای از طراحی ماشین‌های بزرگ بزرگ آی‌بی‌ام کپی کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]اکثر slavishly slavishly طراحی ماشین های پردازنده مرکزی IBM را کپی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At times, Alvin clung slavishly to what little he had observed firsthand of the process of making dances.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، آلوین برده‌وارانه به چیز کمی که از فرآیند رقص‌سازی مشاهده کرده بود، می‌چسبید
[ترجمه ترگمان]در این زمان، آلوین برای آنچه در جریان رقص دیده بود چنان به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And stargazers who slavishly read those horoscopes are set for the sign of eternal damnation.
[ترجمه گوگل]و ستارگانی که بندگی آن طالع بینی ها را می خوانند برای نشانه لعنت ابدی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]و stargazers که slavishly آن horoscopes را می خوانند، برای علامت لعنت ابدی تعیین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They also slavishly accepted the amnesty that Pinochet and his generals had granted themselves to avoid trial for their crimes against humanity.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین عفویی را که پینوشه و ژنرال هایش برای اجتناب از محاکمه به خاطر جنایات علیه بشریت به خود داده بودند، بردگانانه پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین slavishly این عفو را پذیرفتند که پینوشه و سردارانش به خود حق داده اند که از محاکمه به خاطر جنایاتی علیه بشریت خودداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I followed the recipe slavishly.
[ترجمه گوگل]من دستور غذا را به طرز برده ای دنبال کردم
[ترجمه ترگمان]من دستورالعمل recipe رو دنبال کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To mimic slavishly but often with an absurd result.
[ترجمه گوگل]تقلید بردگی اما اغلب با نتیجه ای پوچ
[ترجمه ترگمان]برای تقلید از slavishly، اما غالبا در نتیجه نامعقول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They only imitated us and our methods slavishly.
[ترجمه گوگل]آنها فقط از ما و روش های ما تقلید برده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط از ما تقلید می کنند و از روش های ما کم تر استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His followers slavishly believed in his new diet.
[ترجمه گوگل]پیروان او به طرز بردگی به رژیم غذایی جدید او اعتقاد داشتند
[ترجمه ترگمان]slavishly هنوز به رژیم جدید او اعتقاد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dollar bloc countries have slavishly mimicked expansionary US monetary policy, even in regions such as the Middle East, where rapid growth is putting huge upward pressure on inflation.
[ترجمه گوگل]کشورهای بلوک دلار، حتی در مناطقی مانند خاورمیانه، جایی که رشد سریع فشار صعودی عظیمی بر تورم وارد می کند، به طرز برده ای از سیاست های پولی انبساطی ایالات متحده تقلید کرده اند
[ترجمه ترگمان]کشورهای بلوک دلار، slavishly، سیاست پولی ایالات متحده را، حتی در مناطقی مانند خاور میانه، تقلید کرده اند که در آن رشد سریع، فشار رو به بالا بر روی تورم را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nor, on the other hand, do they slavishly accept everything which comes from Hollywood - or London.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، آنها هر چیزی را که از هالیوود - یا لندن - می آید، برده وار نمی پذیرند
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، هیچ وقت هر چیزی که از هالیوود و یا لندن می آید را می پذیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Follow the current fashion slavishly and pursuing the clothing with promised quality and limited availability ceaselessly.
[ترجمه گوگل]مد فعلی را برده‌وارانه دنبال کنید و لباس‌ها را با کیفیت وعده داده شده و در دسترس بودن محدود دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]slavishly مد جاری را دنبال کنید و پوشاک را با کیفیت وعده داده شده و در دسترس بودن محدود دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She followed the fashion slavishly.
[ترجمه گوگل]او مد را بردگانانه دنبال می کرد
[ترجمه ترگمان]اون به پیروی از \"slavishly\" پیروی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The first is that there is no need to follow slavishly the whole procedure for each offence.
[ترجمه گوگل]اولین مورد این است که نیازی به پیروی غلامانه از کل رویه برای هر جرم نیست
[ترجمه ترگمان]اول اینکه نیازی به دنبال کردن slavishly روش برای هر نوع جرم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• servilely, submissively, obsequiously

پیشنهاد کاربران

برده وارانه
به طور کورکورانه
تقلید کاملا کورکورانه
برابر با اصل

بپرس