slave away

پیشنهاد کاربران

🔹 جون کندن / بی وقفه کار کردن / بی مزد و منت کار کردن /خرکاری کردن
🔹 مثال ها:
She slaved away in the kitchen all afternoon. تمام بعدازظهر توی آشپزخونه جون کند.
He’s tired of slaving away for minimum wage. از خرکاری با حقوق حداقلی خسته شده.
...
[مشاهده متن کامل]

We slaved away on the project, hoping it would pay off. کلی روی پروژه جون کندیم، به امید اینکه نتیجه بده.
🔹 مترادف های استعاری: toil – grind – work hard – slog – labor

پدر خودتو دربیاری واسه یه کاری
بیکاری کشیدن ترجمه اشتباهیه
خود slave به معنای برده هست
و slave away به معنای خیلی سخت کار کردن یا بدون استراحتی یا با استراحت کم کار کردن.
منبع کتاب phrasal verb صفحه 96 .
بیگاری کشیدن