دیکشنری
مترجم
بپرس
slatted
/ˈslætɪd/
/ˈslætɪd/
معنی
: باریکه باریکه، ساخته شده از تکههای باریک
معانی دیگر
: ساخته شده از تکه های باریک، باریکه باریکه
دنبال کنید
مترادف ها
باریکه باریکه
(صفت)
slatey, slaty, slatted
ساخته شده از تکه های باریک
(صفت)
slatted
انگلیسی به انگلیسی
• equipped with slats, made with slats
something that is slatted is made with slats.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک