slatted

/ˈslætɪd//ˈslætɪd/

معنی: باریکه باریکه، ساخته شده از تکههای باریک
معانی دیگر: ساخته شده از تکه های باریک، باریکه باریکه

مترادف ها

باریکه باریکه (صفت)
slatey, slaty, slatted

ساخته شده از تکه های باریک (صفت)
slatted

انگلیسی به انگلیسی

• equipped with slats, made with slats
something that is slatted is made with slats.

پیشنهاد کاربران