slating

/ˈsleɪtɪŋ//ˈsleɪtɪŋ/

بامپوشی، پوشاندن بام (با کالار یا پهنک)، کالار، پهنک

جمله های نمونه

1. The leadership want to present a single slate of candidates to be approved in an open vote.
[ترجمه گوگل]رهبری می خواهند فهرست واحدی از نامزدها را برای تایید در یک رای علنی ارائه کنند
[ترجمه ترگمان]رهبری می خواهد یک لوح از نامزدها را ارائه دهد تا در رای گیری علنی مورد موافقت قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sea was the colour of slate.
[ترجمه گوگل]دریا رنگ تخته سنگ بود
[ترجمه ترگمان]دریا رنگ لوح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Only a skilled workman can split slate into layers.
[ترجمه گوگل]فقط یک کارگر ماهر می تواند تخته سنگ را به لایه ها تقسیم کند
[ترجمه ترگمان]تنها یک کارگر ماهر می تواند لوح را به چند لایه تقسیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The senator has not got a full slate of delegates in New York.
[ترجمه گوگل]سناتور فهرست کاملی از نمایندگان در نیویورک ندارد
[ترجمه ترگمان]سناتور یک لوح کامل از نمایندگان در نیویورک ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The contract specifies red tiles, not slates, for the roof.
[ترجمه گوگل]در قرارداد برای سقف، کاشی های قرمز، نه تخته سنگ، مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]این قرارداد کاشی های قرمز را مشخص می کند، نه لوح، برای سقف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its slate roof differentiates this house from others.
[ترجمه گوگل]سقف تخته سنگی آن این خانه را از بقیه متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]سقف Its این خانه را از دیگران متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I've no change, could you put these eggs on the slate?
[ترجمه گوگل]من هیچ تغییری ندارم، می توانید این تخم مرغ ها را روی تخته سنگ قرار دهید؟
[ترجمه ترگمان]من تغییر نکردم، می شه این تخم مرغ ها رو روی لوح بذاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were several slates missing from the roof.
[ترجمه گوگل]چندین تخته سنگ از پشت بام گم شده بود
[ترجمه ترگمان]چند تا لوح از سقف گم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Their cottage was roofed with green slate.
[ترجمه گوگل]کلبه آنها با تخته سنگ سبز مسقف شده بود
[ترجمه ترگمان]کلبه آن ها با سقف و رنگ سبز پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A new relationship presents you with the opportunity to wipe the slate clean.
[ترجمه گوگل]یک رابطه جدید به شما این فرصت را می دهد که تخته سنگ را پاک کنید
[ترجمه ترگمان]یک رابطه جدید تو را با این فرصت برای پاک کردن لوح سفید هدیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new store is slated to open in spring.
[ترجمه گوگل]فروشگاه جدید قرار است در بهار افتتاح شود
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه جدید قرار است در بهار افتتاح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Arnold Schwarzenegger's new restaurant has been slated by a top food critic.
[ترجمه گوگل]رستوران جدید آرنولد شوارتزنگر توسط یکی از منتقدان برجسته مواد غذایی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]رستوران جدید آرنولد Schwarzenegger توسط یک منتقد ارشد غذایی قرار داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The walls were mostly slate.
[ترجمه گوگل]دیوارها بیشتر تخته سنگ بود
[ترجمه ترگمان]دیوارها تقریبا لوح بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was told that I was being slated for promotion.
[ترجمه گوگل]به من گفته شد که برای ترفیع در نظر گرفته شده ام
[ترجمه ترگمان]به من گفته شده بود که قرار است برای ترفیع مقام بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] تقه زنی - کلاکت زدن

انگلیسی به انگلیسی

• act of covering with slate (as of a roof); roofing materials, slates; scolding, reprimand

پیشنهاد کاربران

بپرس