صفت ( adjective )
• (1) تعریف: severe and merciless.
- slashing criticism
[ترجمه گوگل] کاهش انتقاد
[ترجمه ترگمان] انتقادات خود را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] انتقادات خود را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: striking heavily, as rain or hail.
اسم ( noun )
مشتقات: slashingly (adv.)
مشتقات: slashingly (adv.)
• (1) تعریف: the act of one that slashes, as with a weapon.
• (2) تعریف: a place in a forest that is cleared, but scattered with debris; slash.