1. The play was full of slangy dialogue.
 [ترجمه گوگل]نمایش پر از دیالوگ های عامیانه بود 
[ترجمه ترگمان]نمایش پر از گفتگوی slangy بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Monty broke into slangy, rapid French, gesticulating and hopping from foot to peg-leg and back again.
 [ترجمه گوگل]مونتی به زبان عامیانه و تند فرانسوی شکسته شد، با حرکات اشاره کرد و از پا به پا و دوباره برگشت 
[ترجمه ترگمان]مونتی به سرعت خود را به slangy رساند، فرانسوی سریع، دست ها را تکان داد و از پا به پا و عقب پرید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. In order for slang to be slangy, it has to have a feeling of perpetual newness.
 [ترجمه گوگل]برای اینکه زبان عامیانه عامیانه باشد، باید احساس تازگی همیشگی داشته باشد 
[ترجمه ترگمان]برای آرگو که عامیانه باشد، باید یک احساس تازه و تازگی داشته باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Don't use such slangy expressions in your essays.
 [ترجمه گوگل]از این گونه عبارات عامیانه در مقالات خود استفاده نکنید 
[ترجمه ترگمان]از چنین اصطلاحاتی در مقالات خود استفاده نکنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. This word was elevated in 1960s from being slangy to the idiom category.
 [ترجمه گوگل]این کلمه در دهه 1960 از عامیانه بودن به دسته اصطلاحی ارتقا یافت 
[ترجمه ترگمان]این واژه در دهه ۱۹۶۰ از slangy به مقوله اصطلاحات بالا برده شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. These slangy words have long fallen out of English.
 [ترجمه گوگل]این کلمات عامیانه مدت هاست که از زبان انگلیسی خارج شده اند 
[ترجمه ترگمان]این کلمات عامیانه، مدت ها پیش از زبان انگلیسی به بیرون افتاده بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. "Business Fixer" is too slangy and "Business Transformer" is too grandiose.
 [ترجمه گوگل]"Business Fixer" بیش از حد عامیانه است و "Business Transformer" بیش از حد بزرگ است 
[ترجمه ترگمان]\"Fixer تجاری\" بیش از حد پیچیده است و \"ترانسفورماتور کسب وکار\" بیش از حد grandiose است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. This slangy word is falling off from English.
 [ترجمه گوگل]این کلمه عامیانه در حال سقوط از زبان انگلیسی است 
[ترجمه ترگمان]این کلمه slangy از زبان انگلیسی دور است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. A slangy way of addressing your dad.
 [ترجمه گوگل]روشی عامیانه برای خطاب به پدرت 
[ترجمه ترگمان]زبان عامیانه برای صحبت کردن به پدرت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The following are meanings of some slangy words in the above lyrics.
 [ترجمه گوگل]در زیر معانی برخی از کلمات عامیانه در اشعار فوق آمده است 
[ترجمه ترگمان]در زیر معانی برخی از کلمات slangy در متن فوق وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. A slangy filler expression which means great or worthwhile.
 [ترجمه گوگل]یک عبارت پرکننده عامیانه که به معنای عالی یا ارزشمند است 
[ترجمه ترگمان]بیان پرکننده slangy که به معنی عالی یا ارزشمند است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. A very slangy word for beer.
 [ترجمه گوگل]کلمه ای بسیار عامیانه برای آبجو 
[ترجمه ترگمان]یک کلمه عامیانه برای آبجو 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. This was soon followed by another to stop standards of English slipping: young Singaporeans tend to speak slangy "Singlish".
 [ترجمه گوگل]این به زودی با دیگری دنبال شد تا استانداردهای لغزش انگلیسی را متوقف کند: سنگاپوریهای جوان تمایل دارند به زبان عامیانه "Singlish" صحبت کنند 
[ترجمه ترگمان]به زودی پس از آن دیگری برای توقف استاندارد of انگلیسی دنبال شد: Singaporeans جوان تمایل به صحبت با \"Singlish\" دارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید