slammer

/sˈlæmər//sˈlæmə/

(امریکا - خودمانی) زندان، هلفدونی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) a prison.
مشابه: stir

جمله های نمونه

1. He'll end up in the slammer one day.
[ترجمه گوگل]او در نهایت یک روز در slammer خواهد بود
[ترجمه ترگمان] یه روز دیگه به زندان ختم میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's doing five to ten years in the slammer.
[ترجمه گوگل]او پنج تا ده سال در اسلمر سپری می کند
[ترجمه ترگمان]او پنج تا ده سال در زندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Life in the slammer wasn't too bad for Bob Mitchum.
[ترجمه گوگل]زندگی در اسلمر برای باب میچام خیلی بد نبود
[ترجمه ترگمان]زندگی در زندان برای باب mitchum خیلی بد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Maxwell could spend some time in the slammer for failing to keep up with court-ordered guidelines after a marijuana conviction.
[ترجمه گوگل]ماکسول ممکن است مدتی را به دلیل عدم رعایت دستورالعمل‌های دادگاه پس از محکومیت ماری‌جوانا سپری کند
[ترجمه ترگمان]ماکسول می تواند زمانی را در the صرف کند تا بتواند دستورالعمل های دستور دادگاه را پس از محکومیت ماری جووانا، حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our classmates tested five bats from K. C. Slammer.
[ترجمه گوگل]همکلاسی های ما پنج خفاش را از کی سی اسلمر آزمایش کردند
[ترجمه ترگمان]classmates ما پنج خفاش ها را از کی امتحان کردند ج Slammer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She's a dramatic slammer of doors.
[ترجمه گوگل]او درها را دراماتیک به هم می زند
[ترجمه ترگمان]او یک سلول پر جنب و جوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Only gringos do the salt-and-lemon slammer, although some folk add lemon to their glass.
[ترجمه گوگل]فقط گرینگوها نمک و لیمو را به هم می زنند، اگرچه برخی از مردم لیمو را به لیوان خود اضافه می کنند
[ترجمه ترگمان]فقط gringos پس از آن که بعضی از مردم لیمو را به glass اضافه می کنند، salt را از زندان آزاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yet any jammer for the slammer would run afoul of the Communications Act of 193 which prohibits intentional interference with radio signals.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر گونه پارازیت برای slammer با قانون ارتباطات 193 که تداخل عمدی با سیگنال های رادیویی را ممنوع می کند، مغایرت دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر jammer برای the گرفتار قانون ارتباطات ۱۹۳ است که دخالت عمدی با سیگنال های رادیویی را ممنوع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Slammer incorporates a new Nano-Dart system, which fires a small rocket-propelled dart that has exceptional speed and homing ability. The Nano-Dart can also be set to fire on land targets.
[ترجمه گوگل]Slammer دارای یک سیستم جدید نانو دارت است که یک دارت کوچک راکتی را شلیک می کند که دارای سرعت و توانایی استثنایی است Nano-Dart همچنین می تواند روی اهداف زمینی شلیک شود
[ترجمه ترگمان]The یک سیستم جدید نانو - Dart را شامل می شود که یک پرتاب با راکت کوچک را که سرعت استثنایی و توانایی homing دارد، آتش می زند نانو - نیز می تواند بر روی اهداف زمینی به آتش کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had to spend his twentieth birthday in the slammer.
[ترجمه گوگل]او باید تولد بیست سالگی خود را در اسلمر بگذراند
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود بیستمین سالگرد تولدش را در the بگذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So heinous, in fact, that it carries a penalty of three months in the slammer.
[ترجمه گوگل]در واقع آنقدر فجیع است که سه ماه جریمه در کوبنده دارد
[ترجمه ترگمان]در واقع، این عمل شنیعی است که به مدت سه ماه در slammer انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He suggests that the attack could cause "significant disruption" to the internet, with an effect greater than the Slammer worm of 200 but it is unlikely to bring the whole thing down.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد می کند که این حمله می تواند "اختلال قابل توجهی" در اینترنت ایجاد کند، با تأثیری بیشتر از کرم Slammer 200، اما بعید است که کل ماجرا را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که این حمله می تواند منجر به \"اختلال قابل توجه\" در اینترنت شود، که تاثیر آن بیشتر از کرم Slammer ۲۰۰ است، اما بعید به نظر می رسد که کل این حمله را پایین بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Three exploits followed: an attack on Microsoft Word, an exploit for Microsoft's animated cursor vulnerability and the Slammer worm, which exploited a flaw in Microsoft's SQL database engine.
[ترجمه گوگل]سه اکسپلویت دنبال شد: حمله به مایکروسافت ورد، اکسپلویتی برای آسیب‌پذیری مکان‌نمای متحرک مایکروسافت و کرم Slammer، که از نقصی در موتور پایگاه داده SQL مایکروسافت استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]سه اکسپلویت به دنبال آن: حمله به مایکروسافت ورد، بهره برداری از آسیب پذیری مکان نمای animated مایکروسافت و کرم Slammer که از یک عیب در موتور پایگاه داده SQL Server استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Did I mention that Gretchen is also in the slammer?
[ترجمه گوگل]اشاره کردم که گرچن هم در اسلمر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا من اشاره کردم که گرچن هم در the است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Maggie: Don't you take that tone with me, young man. Raffles are illegal. You could've gotten our little Ben thrown in the slammer !
[ترجمه گوگل]مگی: این لحن را با من نبر، مرد جوان قرعه کشی غیر قانونی است تو می توانستی بن کوچولوی ما را به ستوه بیاوری!
[ترجمه ترگمان]این آهنگ رو با من در نیار، مرد جوان را فلز هم غیر قانونی است میتونستی همون \"بن\" کوچولومون رو بندازی تو زندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who slams or shuts forcefully; prison, jail (slang)
the slammer is prison; an informal word.

پیشنهاد کاربران

مخفف آن را بشکل slam هم می گویند
the slammer
Prison
عامیانه
زندان
He's doing five to ten years in the slammer.
She spent several years in the slammer for forgery and prostitution.
Like a prisoner released after too long in the slammer, he couldn't cope with life outside the pen.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/slammer
( عامیانه )
1. زندان/ به زندان انداختن.
2. کوکتلِ تکیلا اسلمر.

بپرس