Critisized strongly : بشدت مورد انتقاد قرار گرفتن
کسی که پدرش از کار زیاد درآمده!
پرت کردن، انداختن
به معنای کف خواب
مثال
Slammed Car
ماشین کفخواب ( ارتفاع کم )
================================
مترادف lowered
lowered Car
مثال
ماشین کفخواب ( ارتفاع کم )
================================
مترادف lowered
کوبید
مورد انتقاد قرار دادن
سقوط کردن
سرم شلوغ هست و بیزی هستم.
گرفتار شد، کوبیدن
باصدای بلند
دررا با شدت بهم زدن
بهم کوفتن
دررا با شدت بهم زدن
بهم کوفتن
در بعضی از متن ها به معنی انداخت هم معنی میشه مثل
I dont know who slammed the apple
نمی دانم چه کسی توپ بیسبال را انداخت
اینجا سیب به معنی توپ بیسبال معنی شده ( اصطلاح )
نمی دانم چه کسی توپ بیسبال را انداخت
اینجا سیب به معنی توپ بیسبال معنی شده ( اصطلاح )
کلی کار انباشته رو هم داشتن و مضطرب بودن از این بابت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)