• : تعریف: trousers for men or women, esp. for casual wear.
جمله های نمونه
1. I saw some slacks I like in the Sears catalogue.
[ترجمه گوگل]من در کاتالوگ سیرز چند شلوار را دیدم که دوست دارم [ترجمه ترگمان]من یه کم شلوار گشاد که تو کاتالوگ \"Sears\" بود دیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was wearing black slacks and a white sweater.
[ترجمه گوگل]شلوار مشکی و ژاکت سفید پوشیده بود [ترجمه ترگمان]اون لباس گشاد سیاه پوشیده بود و یه پلیور سفید پوشیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I need a top to go with these slacks.
[ترجمه Niloufar] من یه تاپ لازم دارم که به این شلوار بیاد!
|
[ترجمه گوگل]من به یک تاپ نیاز دارم تا با این شلوارها همراه شوم [ترجمه ترگمان]من به بالا رفتن با این شلوار احتیاج دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I put on a pair of golfing slacks.
[ترجمه گوگل]یک جفت شلوار گلف پوشیدم [ترجمه ترگمان]من یه جفت شلوار گلف گلف پوشیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He wore his cleanest slacks, a clean shirt and a navy blazer.
[ترجمه گوگل]او تمیزترین شلوار خود را پوشید، یک پیراهن تمیز و یک بلیزر سرمه ای [ترجمه ترگمان]شلوار cleanest، پیراهن تمیز و کت و شلوار سرمه ای پوشیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was wearing wool slacks and a paisley smock.
[ترجمه گوگل]شلوار پشمی پوشیده بود و یک مانتو پیسلی [ترجمه ترگمان]شلوار گشاد پشمی و یک روپوش ابریشمی paisley پوشیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Retail business slacks down when employment drops.
[ترجمه گوگل]کسب و کار خرده فروشی زمانی که اشتغال کاهش می یابد، سست می شود [ترجمه ترگمان]زمانی که استخدام افت می کند، حجم کاری خرده فروشی کاهش می یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If someone slacks off, Bill comes down hard.
[ترجمه گوگل]اگر کسی سست شود، بیل سخت پایین می آید [ترجمه ترگمان]اگر کسی آن را بیرون بکشد، بیل سخت به زمین می افتد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. People wear slacks, sweaters, flat shoes, and all manner of casual attire for travel.
[ترجمه گوگل]مردم برای مسافرت شلوار، ژاکت، کفش تخت و انواع لباس های غیر رسمی می پوشند [ترجمه ترگمان]مردم شلوار گشاد، ژاکت، کفش های تخت و همه نوع لباس معمولی برای سفر می پوشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Business usually slacks off at this time of the year.
[ترجمه گوگل]کسب و کار معمولا در این زمان از سال سست می شود [ترجمه ترگمان]تجارت معمولا در این زمان از سال افزایش پیدا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Everyone slacks off/up a bit at the end of the week.
[ترجمه گوگل]همه در پایان هفته کمی سست می شوند [ترجمه ترگمان]هر کسی تا آخر هفته شلوار به تن می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Edwards himself was in brilliant brogues, razor-creased tan slacks and blazer over silk shirt and neckerchief.
[ترجمه گوگل]خود ادواردز با لباسهای براق، شلوارهای برنزه و برنزه و کت شلوار روی پیراهن ابریشمی و دستمال گردن پوشیده بود [ترجمه ترگمان]ادواردز خود را در brogues درخشان، پر چین و چروک و با کت و شلوار ابریشمی و شال گردن ابریشمی و شال گردن ابریشمی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For leisure, put on chainstore polo-type shirt and slacks.
[ترجمه گوگل]برای اوقات فراغت، پیراهن و شلوارهای چوگان فروشگاه زنجیره ای بپوشید [ترجمه ترگمان]برای فراغت، پیراهن polo - و شلوار گشاد پوشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bokin, wearing a jailhouse orange shirt and slacks, did not enter a plea during his court hearing.
[ترجمه گوگل]بوکین که پیراهن نارنجی و شلواری نارنجی به تن داشت، در جلسه دادگاه خود به این درخواست اعتراض نکرد [ترجمه ترگمان]Bokin، که پیراهن نارنجی jailhouse به تن داشت و شلوار گشاد به تن داشت، در طول استماع دادگاه در دادگاه حاضر نشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Lucy never wore slacks or make-up, except when he permitted it in order to cover a bruise.
[ترجمه گوگل]لوسی هرگز شلوار یا آرایش نمی پوشید، مگر زمانی که به منظور پوشاندن کبودی اجازه می داد [ترجمه ترگمان]لوسی هرگز شلوار گشاد و گشاد به تن نکرده بود، به جز مواقعی که به آن اجازه می داد کبودی را بپوشاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شلوار کار کرباسی (اسم)
slacks
تخصصی
[نساجی] نوعی پارچه تافته راه راه فانتزی
انگلیسی به انگلیسی
• casual trousers worn by men or women
پیشنهاد کاربران
slacks ( n ) ( sl�ks ) =pants for men or women, that are not part of a suit, e. g. a pair of slacks.