slackly


بسستی، به اهستگی

جمله های نمونه

1. The firm had been run rather slackly.
[ترجمه گوگل]این شرکت نسبتاً سست اداره می شد
[ترجمه ترگمان]شرکت بیش از پیش پا به فرار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her arms hung slackly by her sides.
[ترجمه گوگل]بازوانش به آرامی از پهلوهایش آویزان بود
[ترجمه ترگمان]دست هایش از دو طرف آویزان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Purse-strings, whether tightly or slackly held, tend faithfully to trace lines of power.
[ترجمه گوگل]سیم‌های کیف، چه محکم و چه سست، وفادارانه به دنبال خطوط قدرت هستند
[ترجمه ترگمان]strings Purse، چه محکم و چه محکم، با وفاداری به ردیابی خطوط قدرت تمایل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His left arm hung slackly and his hand trembled a good deal.
[ترجمه گوگل]بازوی چپش به آرامی آویزان بود و دستش به شدت می لرزید
[ترجمه ترگمان]بازوی چپش آویخته بود و دستش سخت می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had been writing slackly.
[ترجمه گوگل]او سست می نوشت
[ترجمه ترگمان]او مشغول نوشتن slackly بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Few of them were caused by melancholy to sit staring slackly into the middle distance.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از آنها ناشی از مالیخولیا بودند که با حالتی سست به فاصله میانی نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از آن ها سبب افسردگی و اندوه شده بودند تا به فاصله میان آن ها خیره شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was a short, florid man, normally very fat, now very thin, the skin of his paunch hanging slackly in folds.
[ترجمه گوگل]او مردی کوتاه قد و شکم پر بود، معمولاً بسیار چاق، اکنون بسیار لاغر، و پوست دستش به صورت شل و شل در چین آویزان بود
[ترجمه ترگمان]مرد کوتاه قد تنومندی بود که معمولا خیلی چاق بود، و حالا خیلی لاغر و لاغر و لاغر و لاغر بود و شکم شکمش به هم پیچیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It would be charitable to think that Bloom writes as slackly and cack-handedly as he does because he is out to attract the general reader.
[ترجمه گوگل]خیرخواهانه است اگر فکر کنیم که بلوم به همان اندازه سست و بی بند و بار می نویسد زیرا قصد دارد مخاطب عام را جذب کند
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به این که او برای جذب خواننده عمومی به تنهایی و به تنهایی می نویسد، خیریه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• loosely; slowly; idly, sluggishly; negligently

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : slacken / slack
✅️ اسم ( noun ) : slack / slackness / slacker
✅️ صفت ( adjective ) : slack
✅️ قید ( adverb ) : slackly

بپرس