sky high

/ˈskaɪˈhaɪ//skaɪhaɪ/

بسیار بلند، فرازینه، (قیمت) سرسام آور، سربه آسمان کشیده، خردو خاک شیر، تکه تکه، له و لورده، منیع، خیلی بالا در اسمان، در ارتفاع زیاد

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )

• (1) تعریف: extremely or extravagantly high.

- Prices have gone sky-high.

[ترجمه گوگل] قیمت ها بسیار بالا رفته است
[ترجمه ترگمان] قیمت ها بالا رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

- sky-high expectations

[ترجمه گوگل] توقعات بسیار بالا
[ترجمه ترگمان] انتظارات بالا از آسمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• (2) تعریف: scattered or in a wide, high dispersion, as from an explosion.

• if prices or wages go sky-high, they reach a very high level.
if you blow something sky-high, you destroy it completely.

( در مورد قیمت ) نجومی

مرتفع

سر به فلک زده ( در مورد هزینه ها )

آسمان خراش

سر به فلک کشیده