skiver

/ˈskaɪvər//ˈskaɪvə/

چرم صحافی، تیماج نازک، چرم نازک (برای جلد کتاب)، چرم نازک شده پوست گوسفند، تیماج صحافی وغیره، پوست تراش

انگلیسی به انگلیسی

• thin leather skin (used for bookbinding); one who cuts off in thin slices, one who pares

پیشنهاد کاربران

شخصی که تظاهر به بیمار بودن میکند تا مرخصی کاری بگیرد و یا سر کار نرود. فعل آن To Skive است.
This term is used to describe a student who frequently avoids doing their schoolwork or tries to get out of their responsibilities. It implies that the student is lazy or unmotivated.
دانش آموزی که مکررا از انجام تکالیف مدرسه خودداری می کند یا سعی می کند از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کند.
...
[مشاهده متن کامل]

به این معنی است که دانش آموز تنبل یا بی انگیزه است.
مثال؛
He’s a skiver and always comes up with excuses to skip class.
A teacher might say, “I need to keep an eye on the skivers in this class. ”
In a discussion about group projects, someone might say, “I don’t want to work with him, he’s a skiver. ”

کسی که از زیر کار در میرود

بپرس