جیم شدن
🔸 معادل فارسی:
پیچوندن / در رفتن از مدرسه یا کار / جیم شدن
در زبان محاوره ای:
پیچوند کلاسو، جیم شد از کار، زد به در
🔸 تعریف ها:
1. ( تحصیلی – غیررسمی ) :
ترک کردن کلاس یا مدرسه بدون اجازه یا بهانه تراشی برای نرفتن
... [مشاهده متن کامل]
مثال: He skived off school to hang out with his friends.
کلاسو پیچوند تا با دوستاش بچرخه.
2. ( کاری – عامیانه ) :
فرار از محل کار یا مرخصی گرفتن بدون دلیل واقعی
مثال: She skived off work and went shopping instead.
از کار جیم شد و رفت خرید.
3. ( اجتماعی – طنزآمیز ) :
گاهی با لحن شوخی برای توصیف کسی که از مسئولیت ها فرار می کنه
مثال: Don’t skive off again—we’ve got a meeting!
دوباره جیم نشو—جلسه داریم!
🔸 مترادف ها:
bunk off – wag – skip – ditch – play truant – shirk
پیچوندن / در رفتن از مدرسه یا کار / جیم شدن
در زبان محاوره ای:
پیچوند کلاسو، جیم شد از کار، زد به در
🔸 تعریف ها:
1. ( تحصیلی – غیررسمی ) :
ترک کردن کلاس یا مدرسه بدون اجازه یا بهانه تراشی برای نرفتن
... [مشاهده متن کامل]
مثال: He skived off school to hang out with his friends.
کلاسو پیچوند تا با دوستاش بچرخه.
2. ( کاری – عامیانه ) :
فرار از محل کار یا مرخصی گرفتن بدون دلیل واقعی
مثال: She skived off work and went shopping instead.
از کار جیم شد و رفت خرید.
3. ( اجتماعی – طنزآمیز ) :
گاهی با لحن شوخی برای توصیف کسی که از مسئولیت ها فرار می کنه
مثال: Don’t skive off again—we’ve got a meeting!
دوباره جیم نشو—جلسه داریم!
🔸 مترادف ها:
پیچوندن درس و مشق و مدرسه
ترک کردن کلاس درس یا محل کار بدون اجازه