skittishness


رموکی، رم خوری، ترسویی، بی ثباتی، بوالهوسی، عشوه گری، طنازی، لاسی بودن

جمله های نمونه

1. In addition to investor skittishness over the impeachment threat, the technology sector plunged for the third consecutive day.
[ترجمه گوگل]علاوه بر تنبلی سرمایه گذاران بر سر تهدید استیضاح، بخش فناوری برای سومین روز متوالی سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]بخش فن آوری علاوه بر تهدید کننده در مورد تهدید به استیضاح، برای سومین روز متوالی گرفتار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Market skittishness also could be slowing the descent of gasoline prices.
[ترجمه گوگل]آشفتگی بازار همچنین می تواند کاهش قیمت بنزین را کند کند
[ترجمه ترگمان]skittishness بازار نیز می تواند کاهش قیمت بنزین را کند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Investors are showing signs of skittishness amid worries that the best days of this year may be behind them.
[ترجمه گوگل]سرمایه‌گذاران در میان نگرانی‌هایی که ممکن است بهترین روزهای سال جاری پشت سرشان باشد، نشانه‌هایی از رکود نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران در میان نگرانی ها نشان می دهند که بهترین روزه ای سال جاری ممکن است پشت سر آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Qunar's stock-market listing would come despite investor skittishness in light of market volatility and accounting worries involving some U. S. -listed Chinese companies.
[ترجمه گوگل]فهرست‌بندی Qunar در بازار سهام علی‌رغم بی‌تفاوتی سرمایه‌گذاران با توجه به نوسانات بازار و نگرانی‌های حسابداری مربوط به برخی از شرکت‌های چینی پذیرفته شده در بورس ایالات متحده صورت می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]فهرست بازار سهام Qunar علی رغم skittishness سرمایه گذار در پرتو نوسانات بازار و نگرانی های حسابداری که شامل برخی از U است، به وجود خواهد آمد اس شرکت های چینی لیست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Despite this week's skittishness, sentiment for the market is positive longer term, and technical indicators do not suggest the market is overbought.
[ترجمه گوگل]علیرغم رکود این هفته، تمایل به بازار در بلندمدت مثبت است و شاخص‌های فنی نشان نمی‌دهند که بازار بیش از حد خرید است
[ترجمه ترگمان]با وجود این هفته، احساس برای بازار طولانی تر است، و شاخص های فنی پیشنهاد نمی کنند که بازار overbought است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This skittishness partly reflects uncertainty about how the government debt will be financed.
[ترجمه گوگل]این نابسامانی تا حدی نشان دهنده عدم اطمینان در مورد نحوه تامین مالی بدهی دولت است
[ترجمه ترگمان]این مساله تا حدی نشان دهنده عدم اطمینان در مورد چگونگی تامین مالی دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet a few signs of skittishness are emerging.
[ترجمه گوگل]با این حال، چند نشانه از رکود در حال ظهور است
[ترجمه ترگمان]با این حال، نشانه های اندکی از skittishness در حال ظهور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bond market's skittishness puts more pressure on the Greek government to come up with a credible plan for fiscal retrenchment.
[ترجمه گوگل]شلوغی بازار اوراق قرضه فشار بیشتری بر دولت یونان وارد می کند تا طرحی معتبر برای کاهش بودجه ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]The بازار اوراق قرضه فشار بیشتری را بر دولت یونان تحمیل می کند تا طرحی معتبر برای retrenchment مالی ارائه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cyclical stocks ended the year at the bottom of the barrel, illustrating the growing investor skittishness about the economy.
[ترجمه گوگل]سهام چرخه‌ای سال را در انتهای بشکه به پایان رساندند که نشان‌دهنده بی‌حوصلگی سرمایه‌گذاران در مورد اقتصاد است
[ترجمه ترگمان]سهام Cyclical در پایان سال در انتهای بشکه به پایان رسید و سرمایه گذاران رو به رشد در مورد اقتصاد را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When they finally did see a small family of elephants, by a river, they noticed their skittishness.
[ترجمه گوگل]وقتی بالاخره خانواده کوچکی از فیل ها را در کنار رودخانه دیدند، متوجه لجن کشیدن آنها شدند
[ترجمه ترگمان]وقتی در نهایت یک خانواده کوچک از فیل ها را دید که کنار یک رودخانه قرار داشتند، متوجه skittishness شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Analysts said the lofty heights recently attained by stock indexes may have also given investors reason to pause due to skittishness.
[ترجمه گوگل]تحلیلگران می گویند که ارتفاعات بالایی که اخیراً توسط شاخص های سهام به دست آمده است، ممکن است به سرمایه گذاران دلیلی برای توقف به دلیل رکود داده باشد
[ترجمه ترگمان]تحلیل گران می گویند که قله های بلند که اخیرا با شاخص های سهام به دست آمده اند، ممکن است به سرمایه گذاران دلیل آن را داشته باشند که به خاطر to توقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nervousness, tenseness; fickleness, changeability; mischievousness, friskiness; shyness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : skittishness
✅️ صفت ( adjective ) : skittish
✅️ قید ( adverb ) : skittishly

بپرس