🔸 معادل فارسی:
ریتالین / قرص تمرکز / محرک / داروی امتحانی
در زبان محاوره ای:
اسکیپی، قرص تمرکز، قرص بچه های بیش فعال، قرص امتحانی، قرص بالا
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( اسلانگ خیابانی – دارویی ) :**
لقب غیررسمی برای **متیل فنیدات ( methylphenidate ) **، به ویژه برند **Ritalin**، رایج در محافل غیررسمی یا مصرف تفننی
مثال: *He popped a Skippy before the exam to stay sharp. *
یه اسکیپی زد قبل امتحان تا تمرکزش بالا بره.
2. ** ( فرهنگی – تحصیلی ) :**
در فضای دانشگاهی یا رقابتی، �Skippy� گاهی به عنوان �قرص امتحانی� یا �قرص تمرکز� شناخته می شه—با بار غیررسمی و گاهی سوءمصرف
مثال: *Some students trade Skippies during finals week. *
بعضی دانشجوها هفته ی امتحان اسکیپی رد و بدل می کنن.
3. ** ( هشدارآمیز – سوءمصرف ) :**
در مصرف تفننی یا بدون تجویز، �Skippy� ممکنه منجر به وابستگی، بی خوابی، یا عوارض روانی بشه
مثال: *Skippy abuse can lead to anxiety and heart issues. *
سوءمصرف اسکیپی می تونه باعث اضطراب و مشکلات قلبی بشه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
Ritalin – methylphenidate – study drug – smart pill – focus booster
ریتالین / قرص تمرکز / محرک / داروی امتحانی
در زبان محاوره ای:
اسکیپی، قرص تمرکز، قرص بچه های بیش فعال، قرص امتحانی، قرص بالا
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( اسلانگ خیابانی – دارویی ) :**
لقب غیررسمی برای **متیل فنیدات ( methylphenidate ) **، به ویژه برند **Ritalin**، رایج در محافل غیررسمی یا مصرف تفننی
مثال: *He popped a Skippy before the exam to stay sharp. *
یه اسکیپی زد قبل امتحان تا تمرکزش بالا بره.
2. ** ( فرهنگی – تحصیلی ) :**
در فضای دانشگاهی یا رقابتی، �Skippy� گاهی به عنوان �قرص امتحانی� یا �قرص تمرکز� شناخته می شه—با بار غیررسمی و گاهی سوءمصرف
مثال: *Some students trade Skippies during finals week. *
بعضی دانشجوها هفته ی امتحان اسکیپی رد و بدل می کنن.
3. ** ( هشدارآمیز – سوءمصرف ) :**
در مصرف تفننی یا بدون تجویز، �Skippy� ممکنه منجر به وابستگی، بی خوابی، یا عوارض روانی بشه
مثال: *Skippy abuse can lead to anxiety and heart issues. *
سوءمصرف اسکیپی می تونه باعث اضطراب و مشکلات قلبی بشه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
🔸 معادل فارسی:
اسکیپی / آدم سبک سر / استرالیایی ( در برخی زمینه ها ) / کره ی بادام زمینی ( در برند خاص )
در زبان محاوره ای:
اسکیپی، بچه مثبت، آدم تند و تیز، کله سبک، استرالیایی، کره خور
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فرهنگی – استرالیایی ) :**
در برخی کشورها، به ویژه نیوزیلند، �Skippy� لقب غیررسمی و گاهی تحقیرآمیز برای استرالیایی هاست—برگرفته از سریال قدیمی *Skippy the Bush Kangaroo*
مثال: *The Kiwis called the Aussies “Skippies” during the match. *
نیوزیلندی ها توی مسابقه به استرالیایی ها می گفتن اسکیپی.
2. ** ( شخصیتی – طنزآمیز ) :**
لقب برای فردی پرجنب وجوش، سبک سر، یا بیش فعال—با بار شوخ طبعانه یا کودکانه
مثال: *Calm down, Skippy—you’re bouncing off the walls. *
آروم باش اسکیپی—داری از دیوارا بالا می ری!
3. ** ( برند – غذایی ) :**
نام تجاری معروف کره ی بادام زمینی در آمریکا: *Skippy Peanut Butter*
مثال: *I always buy Skippy—it’s smoother than the rest. *
همیشه اسکیپی می خرم—نرم تر از بقیه ست.
4. ** ( نظامی – محاوره ای ) :**
در برخی زمینه های نظامی یا خیابانی، �Skippy� ممکنه به سرباز تازه کار یا فردی بی تجربه اشاره کنه
مثال: *Don’t let Skippy handle the explosives. *
نذار اسکیپی بره سراغ مواد منفجره!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
rookie – hyper kid – Aussie ( slang ) – peanut butter – chatterbox
اسکیپی / آدم سبک سر / استرالیایی ( در برخی زمینه ها ) / کره ی بادام زمینی ( در برند خاص )
در زبان محاوره ای:
اسکیپی، بچه مثبت، آدم تند و تیز، کله سبک، استرالیایی، کره خور
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فرهنگی – استرالیایی ) :**
در برخی کشورها، به ویژه نیوزیلند، �Skippy� لقب غیررسمی و گاهی تحقیرآمیز برای استرالیایی هاست—برگرفته از سریال قدیمی *Skippy the Bush Kangaroo*
مثال: *The Kiwis called the Aussies “Skippies” during the match. *
نیوزیلندی ها توی مسابقه به استرالیایی ها می گفتن اسکیپی.
2. ** ( شخصیتی – طنزآمیز ) :**
لقب برای فردی پرجنب وجوش، سبک سر، یا بیش فعال—با بار شوخ طبعانه یا کودکانه
مثال: *Calm down, Skippy—you’re bouncing off the walls. *
آروم باش اسکیپی—داری از دیوارا بالا می ری!
3. ** ( برند – غذایی ) :**
نام تجاری معروف کره ی بادام زمینی در آمریکا: *Skippy Peanut Butter*
مثال: *I always buy Skippy—it’s smoother than the rest. *
همیشه اسکیپی می خرم—نرم تر از بقیه ست.
4. ** ( نظامی – محاوره ای ) :**
در برخی زمینه های نظامی یا خیابانی، �Skippy� ممکنه به سرباز تازه کار یا فردی بی تجربه اشاره کنه
مثال: *Don’t let Skippy handle the explosives. *
نذار اسکیپی بره سراغ مواد منفجره!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
دست و پا چلفتی