skip out

انگلیسی به انگلیسی

• escape, leave, go away

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
در رفتن / قِسِر رفتن / پیچوندن / ترک کردن بدون اطلاع
در زبان محاوره ای:
یهو در رفت، قِسِر رفت، پیچوند، زد به چاک، یواشکی رفت
🔸 تعریف ها:
1. ( فرار – منفی ) :
ترک کردن جایی به صورت ناگهانی و بدون اطلاع، معمولاً برای فرار از مسئولیت
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: He skipped out before the check arrived.
قبل از اینکه صورت حساب بیاد، یهو در رفت.
2. ( بی مسئولیتی – انتقادی ) :
پرهیز از انجام کاری که باید انجام می داد یا ترک کسی در شرایط نیاز
مثال: She skipped out on her friends when they needed her.
وقتی دوستاش بهش نیاز داشتن، پیچوند و رفت.
3. ( مالی – غیرقانونی ) :
فرار از پرداخت بدهی یا ترک تعهد مالی
مثال: They skipped out on the rent and disappeared.
اجاره رو ندادن و غیبشون زد.
🔸 مترادف ها:
ditch – bail – flee – sneak away – abandon – duck out

فرار کردن
قال گذاشتن
ورجه وورجه رفتن، بپر بپر کردن
you are the one who skipped out on your bills
توهمونی هستی که موقع پرداخت قرضات جیم شدی
مخفیانه یا ناگهانی جایی یا کسی را ترک کردن
پیچاندن