1. it takes twenty skins to make an overcoat
برای درست کردن یک پالتو بیست تخته پوست لازم است.
2. snakes throw their skins
مار پوست می اندازد.
3. metal sheets for auto skins
صفحه های فلزی برای دیواره ی خارجی اتومبیل
4. some farmers trafficked in rabbit skins
برخی از روستاییان پوست خرگوش داد و ستد می کردند.
5. the peaches were cheap because their skins were blemished
هلوها ارزان بودند چون پوست آنها معیوب (و لکه دار) بود.
6. some frogs exude a poisonous liquid from their skins
برخی وزغ ها آبگونه ی زهرینی از پوست خود ترشح می کنند.