skinny as a stick

پیشنهاد کاربران

در انگلیسی “skinny” علاوه بر معنی اصلی “لاغر”، در اصطلاحات و عبارات عامیانه هم کاربردهای زیادی دارد. در ادامه لیستی از رایج ترین عبارات با skinny همراه با مثال و ترجمه آورده ام:
- - -

...
[مشاهده متن کامل]

1. the skinny – اصل ماجرا، اطلاعات دقیق
Gimme the skinny on last night’s party. – اصل ماجرا رو درباره مهمونی دیشب بهم بگو.
2. get the skinny – اطلاعات دقیق گرفتن
I called her to get the skinny on the new job. – باهاش تماس گرفتم تا اطلاعات دقیق درباره شغل جدید بگیرم.
3. skinny dipping – شنا کردن برهنه در آب ( معمولاً در رودخانه یا دریاچه )
They went skinny dipping in the lake at midnight. – اون ها نیمه شب دریاچه برهنه شنا کردند.
4. skinny jeans – شلوار تنگ ( جین )
She bought a pair of black skinny jeans. – یه شلوار جین مشکی تنگ خرید.
5. skinny latte – لاته کم چرب یا بدون چربی
I’ll have a skinny latte, please. – لطفاً یه لاته کم چرب برام بیار.
6. skinny as a rail / as a stick – خیلی لاغر
After the illness, he was skinny as a rail. – بعد از بیماری، خیلی لاغر شده بود.
7. skinny on someone/something – اطلاعات، اخبار شخص یا موضوعی
Do you have the skinny on the new neighbors? – اطلاعاتی درباره همسایه های جدید داری؟
8. skinny - mining / get the skinny scoop ( عامیانه ) – گرفتن اطلاعات دست اول، شایعات درست
I managed to get the skinny scoop on the celebrity wedding. – تونستم اطلاعات دست اول درباره عروسی سلبریتی بگیرم.
Chatgpt

✍ Definition: Very thin, like a stick
✅ Example: After the illness, she was as skinny as a stick.