skinner

/ˈskɪnər//ˈskɪnə/

معنی: گول زن، پوست فروش، قاطرچی، پوست کن
معانی دیگر: کسی که کارش پوست کندن است، چرم ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who sells animal skins or prepares animal skins for selling.

(2) تعریف: a person who skins animals.

(3) تعریف: a person who drives mules.

جمله های نمونه

1. Skinner was the psychologist who popularized behavior modification.
[ترجمه گوگل]اسکینر روانشناسی بود که اصلاح رفتار را رایج کرد
[ترجمه ترگمان]اسکینر یک روان شناس بود که رفتار رفتار را رواج داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Skinner was also given responsibility for liaising closely with the troika at the apex of Bush's re-election campaign.
[ترجمه گوگل]اسکینر همچنین مسئولیت ارتباط نزدیک با ترویکا در اوج کمپین انتخاب مجدد بوش را بر عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]اسکینر همچنین مسئولیت هم کاری نزدیک با گروه در اوج کمپین انتخاب مجدد بوش را بر عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Skinner negotiated with several firms for the best offer.
[ترجمه گوگل]اسکینر برای بهترین پیشنهاد با چندین شرکت مذاکره کرد
[ترجمه ترگمان]اسکینر برای بهترین پیشنهاد با چندین شرکت مذاکره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One might think that radical behaviourists such as Skinner would advocate the classification of stimuli along purely physical dimensions.
[ترجمه گوگل]ممکن است تصور شود که رفتارگرایان رادیکال مانند اسکینر از طبقه بندی محرک ها در ابعاد صرفاً فیزیکی حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]یک فرد ممکن است فکر کند که behaviourists رادیکال مانند اسکینر به طبقه بندی محرک ها در امتداد ابعاد فیزیکی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mule Skinner had no qualms about taking full credit for an act of providence, thought the rector.
[ترجمه گوگل]رئیس فکر می کرد که مول اسکینر هیچ ابایی از گرفتن اعتبار کامل برای یک عمل مشیتانه نداشت
[ترجمه ترگمان]کشیش به خود گفت: آقای اسکینر هیچ تردیدی نداشت که برای ارتکاب به مشیت الهی اعتبار زیادی قائل شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eventually, however, Skinner hopes to become an even bigger threat on the Cup circuit.
[ترجمه گوگل]با این حال، در نهایت، اسکینر امیدوار است که به یک تهدید بزرگتر در مدار جام تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، در نهایت اسکینر امیدوار است که یک تهدید بزرگتری برای این جام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Labour committee chairman Jim Skinner said he would be concerned by any further erosion of rail services.
[ترجمه گوگل]جیم اسکینر، رئیس کمیته کارگری گفت که از هرگونه فرسایش بیشتر خدمات ریلی نگران خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جیم اسکینر، رئیس کمیته کار گفت که او نگران فرسایش بیشتر خدمات راه آهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Labour's Coun. Jim Skinner said a planned review of bus routes could be modified to take account of air pollution levels.
[ترجمه گوگل]شورای کارگری جیم اسکینر گفت که بررسی برنامه ریزی شده مسیرهای اتوبوس را می توان برای در نظر گرفتن سطوح آلودگی هوا اصلاح کرد
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر جیم اسکینر گفت که بازبینی برنامه ریزی شده مسیرهای اتوبوس ممکن است به منظور در نظر گرفتن سطح آلودگی هوا اصلاح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Michael Skinner was a brilliant staff officer, with the great advantage of personal and successful experience in the field.
[ترجمه گوگل]مایکل اسکینر یک افسر ستادی باهوش بود، با مزیت بزرگ تجربه شخصی و موفق در این زمینه
[ترجمه ترگمان]مایکل اسکینر یک افسر ستاد عالی بود، با مزیت بزرگ تجربه شخصی و موفق در این زمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. B. F. Skinner emphasised that during instrumental conditioning an organism learns a response by operating on its environment.
[ترجمه گوگل]B F Skinner تأکید کرد که در طول شرطی سازی ابزاری، یک موجود زنده با عمل بر روی محیط خود پاسخی را می آموزد
[ترجمه ترگمان]ب اف اسکینر تاکید کرد که در طی آماده سازی ابزاری یک ارگانیسم، واکنش را با عمل در محیط خود یاد می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Extreme behaviourism is normally associated with B. F. Skinner.
[ترجمه گوگل]رفتارگرایی افراطی معمولاً با B F Skinner مرتبط است
[ترجمه ترگمان]behaviourism افراطی معمولا با B در ارتباط است اف اسکینر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, unlike Skinner, Piaget believed that development is best explained by describing the ways in which children understand such relations.
[ترجمه گوگل]با این حال، بر خلاف اسکینر، پیاژه معتقد بود که رشد با توصیف راه هایی که کودکان از طریق آن چنین روابطی را درک می کنند، به بهترین شکل توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخلاف اسکینر، Piaget معتقد بود که توسعه بهترین راه برای توضیح راه هایی است که کودکان چنین روابطی را درک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Skinner led a group of 28 players from Kent clubs on the 56 mile ride.
[ترجمه گوگل]اسکینر گروهی متشکل از 28 بازیکن از باشگاه های کنت را در مسیر 56 مایلی هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]اسکینر یک گروه ۲۸ نفره از بازیکنان تیم کنت را در فاصله ۵۶ مایلی هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. SKINNER: Maybe I can give it to you. There's a file folder . It's on the desk in your old office.
[ترجمه گوگل]اسکینر: شاید بتوانم آن را به شما بدهم یک پوشه فایل وجود دارد روی میز دفتر قدیمی شماست
[ترجمه ترگمان] شاید بتونم بدمش به تو پوشه پوشه روی میز دفتر your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. SKINNER: Can I talk to you for a minute?
[ترجمه گوگل]اسکینر: می توانم یک دقیقه با شما صحبت کنم؟
[ترجمه ترگمان]یه لحظه میتونم باه ات صحبت کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گول زن (اسم)
swindler, trickster, skinner

پوست فروش (اسم)
furrier, skinner

قاطرچی (اسم)
sumpter, skinner

پوست کن (اسم)
skinner, stripper

انگلیسی به انگلیسی

• family name; burrhus frederic skinner (1904-1990), american psychologist and advocate of behaviorism, developer of the concept of "operant conditioning"
one who removes skins; tanner, one who prepares hides; leather merchant, one who sells hides and pelts; policeman, cop, fuzz (slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس