skinhead

/ˈskɪnˌhed//ˈskɪnhed/

(خودمانی)، کچل، سرتراشیده، چاقوکش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (slang) one who is bald or has a shaved head.

(2) تعریف: any member of various groups whose shaved heads symbolize rebellion, racism, or the like.

جمله های نمونه

1. The skinhead students were expelled and transferred to another high school, but the problems at Groves were far from over.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اسکین هد اخراج و به دبیرستان دیگری منتقل شدند، اما مشکلات در گرووز به پایان نرسیده بود
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان skinhead اخراج شدند و به دبیرستان دیگری منتقل شدند، اما مشکلات (گرووز)خیلی دور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The robber, who had a skinhead haircut, took £30 and a rail ticket.
[ترجمه گوگل]سارق که موهایش را کوتاه کرده بود، 30 پوند و یک بلیط راه آهن گرفت
[ترجمه ترگمان]دزد، که موهای کوتاه تری داشت، ۳۰ پوند و یک بلیط ریل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The 21-year-old skinhead sitting to my left began to squirm in his wooden seat.
[ترجمه گوگل]اسکین هد 21 ساله ای که در سمت چپ من نشسته بود، روی صندلی چوبی خود شروع به تکان خوردن کرد
[ترجمه ترگمان]The ۲۱ ساله که در سمت چپ من نشسته بود شروع به پیچ وتاب خوردن در صندلی چوبی خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He once defended a racist skinhead who'd committed a burglary while on parole.
[ترجمه گوگل]او یک بار از یک اسکین هد نژادپرست که در حین آزادی مشروط مرتکب دزدی شده بود، دفاع کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه بار از یه نژاد پرست از نژاد پرست دفاع کرد که در حین عفو مشروط دزدی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Slater seems to be a new species of skinhead.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اسلیتر گونه جدیدی از اسکین هد باشد
[ترجمه ترگمان]اسلاتر به نظر می رسد که یک گونه جدید از skinhead باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the skinhead shit you're flirting with is really worrying me.
[ترجمه گوگل]اما چرندی که باهاش ​​معاشقه میکنی واقعا منو نگران میکنه
[ترجمه ترگمان]اما چیزی که داری باه اش لاس می زنی واقعا منو نگران می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both had skinhead haircuts and both wore identical grey tracksuits that hugged their large beer bellies.
[ترجمه گوگل]هر دو مدل موی اسکین هد داشتند و هر دو کت و شلوار ورزشی خاکستری یکسانی پوشیده بودند که شکم بزرگ آبجی آنها را در آغوش گرفته بود
[ترجمه ترگمان]هر دو مو کوتاه کرده بودند و هر دو موی خاکستری مشابهی داشتند که شکم بزرگ آبجو خود را در آغوش گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were identical, skinhead clones with square faces and frightening brutish expressions.
[ترجمه گوگل]آنها شبیه به هم بودند، کلون های اسکین هد با چهره های مربع شکل و حالت های ترسناک وحشیانه
[ترجمه ترگمان]آن ها شبیه آن ها بودند، skinhead clones با چهره های مربعی شکل و چهره های حیوانی ترسناک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Glancing round Nutty saw some skinhead joker put out an enormous boot and trip Hoomey as he came by.
[ترجمه گوگل]ناتی با نگاهی به دور خود، دید که یک جوکر اسکین هد چکمه‌ای بزرگ بیرون آورد و هومی را که از راه می‌رسید، به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]نیم نگاهی به اطراف انداخت و دید که یک دلقک که یک دلقک با یک چکمه بزرگ از آن بیرون می آید و از آنجا بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Basically, they were forerunners of the skinhead attitudes which re-emerged in the mid-seventies.
[ترجمه گوگل]اساساً آنها پیشگامان نگرش های اسکین هد بودند که در اواسط دهه هفتاد دوباره ظهور کردند
[ترجمه ترگمان]اساسا، آن ها پیشگامان گرایش های skinhead بودند که در اواسط دهه هفتاد از نو ظهور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A sheepskin coat was the skinhead status symbol.
[ترجمه گوگل]کت پوست گوسفند نماد وضعیت پوست بود
[ترجمه ترگمان]نیم تنه sheepskin نماد وضعیت skinhead بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Just watch the way a skinhead moves.
[ترجمه گوگل]فقط نحوه حرکت یک اسکین هد را تماشا کنید
[ترجمه ترگمان] فقط مواظب حرکات \"skinhead\" باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The skinhead revival is too recent to present anything but a confused picture to the observer.
[ترجمه گوگل]احیای اسکین هد بسیار جدیدتر از آن است که چیزی جز تصویری سردرگم به ناظر ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]تجدید حیات وحش به تازگی برای ارائه چیزی به جز یک تصویر سردرگم برای ناظر بسیار تازگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Skinhead kids on bikes shooting out of alleys, coming at a racing slant over the potholed streets.
[ترجمه گوگل]بچه‌های اسکین‌هد سوار بر دوچرخه که از کوچه‌ها تیراندازی می‌کنند و به یک شیب مسابقه بر فراز خیابان‌های پر چاله می‌آیند
[ترجمه ترگمان]بچه های Skinhead روی دوچرخه به سرعت از میان کوچه های پرپیچ و خم عبور می کردند و به سرعت در خیابان potholed حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who is completely bald; one whose hair is cut short or shaven; one who belongs to a right-wing nationalistic group whose members shave their heads (often as a sign of anarchy or rebellion)
a skinhead is a young person whose hair is shaved or cut very short. skinheads are usually regarded as violent and aggressive.

پیشنهاد کاربران

سرتراشیده. اسکین هد. ( جوانانی در بریتانیا که سر خود را می تراشند و شلوار تنگ و چکمه می پوشند و اهل درگیری و خشونت اند )
مثال:
a gang of skinheads menaced local residents
یک دسته ی از اسکین هد ها ساکنین محلی را تهدید کردند.
a usually white male belonging to any of various sometimes violent youth gangs whose members have close - shaven hair and often espouse white - supremacist beliefs
https://www. merriam - webster. com/dictionary/skinhead
نژادپرست کچل

بپرس