تحمل ریسک
🔸 معادل فارسی:
پای خودت وسط باشه / خودت درگیر باشی / ریسک شخصی داشته باشی
در زبان محاوره ای:
خودتو بنداز وسط، جونتو بذار وسط، فقط حرف نزن عمل کن، خودت هم تو بازی باش
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – سرمایه گذاری شخصی ) :**
داشتن سهم واقعی، ریسک مالی، یا تعهد شخصی در پروژه ای که دیگران هم درگیرش هستند—یعنی فقط توصیه نکن، خودت هم پول یا اعتبار بذار وسط
مثال:
If the founder doesn’t have skin in the game, investors won’t trust the startup.
اگه بنیان گذار خودش ریسک نکرده باشه، سرمایه گذارها به استارتاپ اعتماد نمی کنن.
2. ** ( فرهنگی – تعهد واقعی ) :**
در فرهنگ عمومی، این اصطلاح نماد مشارکت واقعی، مسئولیت پذیری، و حضور مؤثره—یعنی کسی که فقط تماشاچی نیست، خودش هم درگیر شده
مثال:
Leaders should have skin in the game when making decisions that affect others.
رهبرها باید خودشون هم درگیر باشن وقتی درباره ی دیگران تصمیم می گیرن.
3. ** ( انگیزشی – عمل گرایی ) :**
در روایت های رشد فردی، این اصطلاح نماد عبور از تماشاگری و ورود به میدان عمله
مثال:
You want results? Put skin in the game.
اگه دنبال نتیجه ای، خودتو بنداز وسط.
4. ** ( انتقادی – افشای تظاهر ) :**
در نقدهای اجتماعی یا سازمانی، برای افشای کسانی استفاده می شه که فقط حرف می زنن ولی خودشون هیچ ریسکی نمی کنن
مثال:
He gives advice but never has skin in the game.
همیشه نصیحت می کنه ولی خودش هیچ وقت وسط نمیاد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
put your money where your mouth is – take real risk – be personally invested – walk the talk – be all in
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
از دنیای سرمایه گذاری و تجارت گرفته شده، به ویژه توسط وارن بافت و نسیم نیکلاس طالب
*Skin* نماد حضور فیزیکی یا ریسک شخصی، و *game* یعنی میدان رقابت یا تصمیم
در دهه ی ۱۹۸۰ وارد زبان مالی شد، و بعدها در فرهنگ عمومی و انگیزشی گسترش یافت
پای خودت وسط باشه / خودت درگیر باشی / ریسک شخصی داشته باشی
در زبان محاوره ای:
خودتو بنداز وسط، جونتو بذار وسط، فقط حرف نزن عمل کن، خودت هم تو بازی باش
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – سرمایه گذاری شخصی ) :**
داشتن سهم واقعی، ریسک مالی، یا تعهد شخصی در پروژه ای که دیگران هم درگیرش هستند—یعنی فقط توصیه نکن، خودت هم پول یا اعتبار بذار وسط
مثال:
اگه بنیان گذار خودش ریسک نکرده باشه، سرمایه گذارها به استارتاپ اعتماد نمی کنن.
2. ** ( فرهنگی – تعهد واقعی ) :**
در فرهنگ عمومی، این اصطلاح نماد مشارکت واقعی، مسئولیت پذیری، و حضور مؤثره—یعنی کسی که فقط تماشاچی نیست، خودش هم درگیر شده
مثال:
رهبرها باید خودشون هم درگیر باشن وقتی درباره ی دیگران تصمیم می گیرن.
3. ** ( انگیزشی – عمل گرایی ) :**
در روایت های رشد فردی، این اصطلاح نماد عبور از تماشاگری و ورود به میدان عمله
مثال:
اگه دنبال نتیجه ای، خودتو بنداز وسط.
4. ** ( انتقادی – افشای تظاهر ) :**
در نقدهای اجتماعی یا سازمانی، برای افشای کسانی استفاده می شه که فقط حرف می زنن ولی خودشون هیچ ریسکی نمی کنن
مثال:
همیشه نصیحت می کنه ولی خودش هیچ وقت وسط نمیاد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
از دنیای سرمایه گذاری و تجارت گرفته شده، به ویژه توسط وارن بافت و نسیم نیکلاس طالب
*Skin* نماد حضور فیزیکی یا ریسک شخصی، و *game* یعنی میدان رقابت یا تصمیم
در دهه ی ۱۹۸۰ وارد زبان مالی شد، و بعدها در فرهنگ عمومی و انگیزشی گسترش یافت
وارد این بازیها نمی شوم.
در مظان تصمیم اتخاذ شده
دستی بر آتش داشتن
شریک بودن در سود و زیان
پات گیره. . .
مخاطره جویی