skin deep

/ˈskɪnˈdiːp//skɪndiːp/

سطحی، تازیر پوست، به عمق پوست، فقط تا روی پوست، رویی، ظاهری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: being only as deep as the skin.

- a skin-deep wound
[ترجمه گوگل] زخم عمیق پوست
[ترجمه ترگمان] یه زخم عمیق پوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: superficial or without substance.
متضاد: deep-seated
مشابه: superficial

- a skin-deep resemblance
[ترجمه گوگل] یک شباهت عمیق به پوست
[ترجمه ترگمان] یه شباهت خیلی عمیق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you say that something is only skin deep, you mean that it has no real importance when it is thought about deeply, although it may seem important.

پیشنهاد کاربران

Beauty is only skin deep
زیبایی فقط ظاهری است
فقط چهره ی زیبا مهم است
زیباییه ظاهر
زیباییه چهره

بپرس