skim through

جمله های نمونه

1. I only had time to skim through the script before I flew over here.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به اینجا پرواز کنم فقط وقت داشتم فیلمنامه را مرور کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط وقت داشتم تا قبل از اینکه از اینجا پرواز کنم، متن را مرور کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Just skim through the second section to save time.
[ترجمه گوگل]برای صرفه جویی در زمان کافی است قسمت دوم را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]فقط به بخش دوم نگاه کنید تا زمان صرفه جویی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's important for you to skim through the text.
[ترجمه گوگل]برای شما مهم است که متن را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]برای شما مهم است که متن را با دقت نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then skim through your document for their telltale signs.
[ترجمه گوگل]سپس از طریق سند خود به نشانه های گویای آنها نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]سپس مدرک خود را به خاطر علایم ظاهری آن ها نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I don't have time to do more than skim through the book.
[ترجمه گوگل]من وقت ندارم بیشتر از مرور کتاب انجام دهم
[ترجمه ترگمان]وقت ندارم بیشتر از یک بار به کتاب نگاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you skim through the play too quickly, you'll forget the plot.
[ترجمه گوگل]اگر خیلی سریع از نمایشنامه عبور کنید، طرح را فراموش خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]اگه خیلی سریع بازی رو شروع کنی، نقشه رو فراموش می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Read carefully; don't skim through [ over ] a book.
[ترجمه معصومه] با دقت بخوانید و سرسری رد نشوید.
|
[ترجمه گوگل]با دقت بخوان؛ یک کتاب را مرور نکنید
[ترجمه ترگمان]با دقت مطالعه کنید؛ کتاب را با دقت مطالعه نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can skim through the catalogue first.
[ترجمه گوگل]می توانید ابتدا کاتالوگ را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]اول تو می توانی فهرست را شروع کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She started to skim through the report, then slowed down, then stopped.
[ترجمه گوگل]او شروع به مرور گزارش کرد، سپس سرعتش را کاهش داد، سپس متوقف شد
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به نگاه کردن به گزارش، سپس سرعتش را کم کرد و بعد متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I only had time to skim through the novels, but It'seemed very interesting.
[ترجمه گوگل]من فقط وقت داشتم تا رمان ها را مرور کنم، اما خیلی جالب به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]من فقط وقت داشتم که رمان را مرور کنم، اما خیلی جالب به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have attached a copy of the 1992 Annual Report, which you may be able to skim through.
[ترجمه گوگل]من یک نسخه از گزارش سالانه 1992 را پیوست کرده ام که ممکن است بتوانید آن را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]من یک نسخه از گزارش سالانه سال ۱۹۹۲ را ضمیمه کرده ام که ممکن است شما بتوانید از آن عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Just with a click on to the web, you can skim through historical relics of Paris.
[ترجمه گوگل]فقط با یک کلیک بر روی وب، می توانید آثار تاریخی پاریس را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]تنها با کلیک روی وب می توانید به آثار تاریخی پاریس نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do you fools listen to music or do you just skim through it?
[ترجمه گوگل]آیا شما احمق ها به موسیقی گوش می دهید یا فقط از آن عبور می کنید؟
[ترجمه ترگمان]شما احمق ها به موسیقی گوش می دهید، یا فقط از آن استفاده می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Instead of clicking through various sections of the website for their favorite stories, users can quickly skim through the available stories without vertical scrolling or unnecessary mouse movements.
[ترجمه گوگل]به جای کلیک کردن بر روی بخش های مختلف وب سایت برای داستان های مورد علاقه خود، کاربران می توانند بدون اسکرول عمودی یا حرکت های غیرضروری ماوس، به سرعت از داستان های موجود عبور کنند
[ترجمه ترگمان]به جای کلیک کردن در بخش های مختلف وب سایت برای داستان های مورد علاقه شان، کاربران می توانند به سرعت از طریق داستان های موجود بدون حرکت عمودی و یا حرکات غیر ضروری موشی نگاه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hover through

پیشنهاد کاربران

نگاه اجمالی و سرسری
recite
مرور کردن، توتی وار خواندن

بپرس