skillfully

جمله های نمونه

1. skillfully crafted table
میزی که با هنرمندی ساخته شده است

2. he skillfully piloted the bill through the parliament
با مهارت تمام لایحه را از تصویب مجلس گذراند.

3. she rendered her role skillfully
او نقش خود را با مهارت اجرا کرد.

4. the pilot landed the helicopter very skillfully
خلبان با مهارت تمام چرخبال را فرود آورد.

5. The jeweller skillfully engraved the initials on the ring.
[ترجمه گوگل]جواهر فروش حروف اول را به طرز ماهرانه ای روی انگشتر حک کرد
[ترجمه ترگمان]و با مهارت حروف اول حروف را روی حلقه حک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He skillfully parried all the interviewer's most probing questions.
[ترجمه گوگل]او به طرز ماهرانه ای تمام پرسش های کاوشگر مصاحبه کننده را پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]با مهارت تمام سوالات probing مصاحبه کننده را دفع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He tooled skillfully along the path.
[ترجمه گوگل]او در طول مسیر به طرز ماهرانه ای ابزار می کرد
[ترجمه ترگمان]او ماهرانه از کوره راه منحرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The candidate skillfully worked the huge crowd.
[ترجمه گوگل]نامزد به طرز ماهرانه ای جمعیت عظیمی را کار کرد
[ترجمه ترگمان]نامزد با مهارت در میان جمعیت عظیم کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Senator O'Brian skillfully dodged the crucial question.
[ترجمه گوگل]سناتور اوبرایان به طرز ماهرانه ای از این سوال مهم طفره رفت
[ترجمه ترگمان]سناتور \"ب - - رای - - ان - - رای - - ان\" از سوال تعیین کننده طفره رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But she did it so skillfully that again neither she nor her plane was seriously damaged.
[ترجمه گوگل]اما او آنقدر ماهرانه این کار را انجام داد که دوباره نه او و نه هواپیمایش آسیب جدی ندیدند
[ترجمه ترگمان]اما این کار را چنان ماهرانه انجام داد که نه او و نه هواپیمای او به شدت آسیب دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soprano Gretchen Johnson skillfully sang the witty minimal texts set to an academic mix of serial and popular music styles.
[ترجمه گوگل]سوپرانو گرچن جانسون به طرز ماهرانه ای متن های مینیمال شوخ را با ترکیبی آکادمیک از سبک های موسیقی سریال و محبوب خواند
[ترجمه ترگمان]Soprano گرچن جانسون با مهارت تعدادی از متون witty را که به ترکیبی دانشگاهی از سبک های زنجیره ای موسیقی و موسیقی مشهور شده بود، خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Skillfully using bathos, he emptied the story of any heroic dimensions and converted it into farce.
[ترجمه گوگل]او با استفاده ماهرانه از حمام، داستان را از هر ابعاد قهرمانانه خالی کرد و آن را به مسخره تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از bathos، داستان هر یک از ابعاد قهرمانی را خالی کرد و آن را به مسخرگی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With that he killed man after man, so skillfully that not one uttered a sound as he died.
[ترجمه گوگل]با این کار او انسان پس از دیگری را به طرز ماهرانه‌ای می‌کشت که هیچ‌کس در هنگام مرگ صدایی درنمی‌آورد
[ترجمه ترگمان]با این که مرد پس از مرد کشته شد چنان ماهرانه مردی را کشت که حتی یک کلمه هم بر زبان نیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with skill, proficiently, adeptly, expertly, masterfully

پیشنهاد کاربران

"Skillfully" به معنای با مهارت یا با توانایی بالا انجام دادن یک کار، فعالیت یا عمل است. این واژه بیانگر انجام یک فعالیت یا کار با دقت، دانش فنی، تجربه و توانایی است که بصورت دقیق انجام میپذیرد
منبعCHATGPT4. 00
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : skill
✅️ صفت ( adjective ) : skilled / skillful
✅️ قید ( adverb ) : skillfully
حرفه ای
صفت:
with skill or dexterity; cleverly. با مهارت ( ماهرانه ) یا زبردستی ( چالاکی ) - هوشمندانه
"a skilfully crafted thriller" بطرز ماهرانه ای هیجان انگیز طراحی شده
ماهرانه

بپرس